سه ملوان یک روز مرخضی میگیرند تا بروند کنار ساحل نیویورک که تفریح و خوشگذرانی کنند و باید تا قبل از به پایان رسیدن ۲۴ ساعت مرخصی هر کاری دارند انجام دهند...
گروهی از سربازان آمریکایی به مواضع آلمانی ها در زمستانی برفی و سرد در نزدیکی باستوگن حمله می کنند. آنها دچار کمبود سوخت، جیره و مهمات هستند و آلمانی ها آنها را به طور مداوم تشویق به تسلیم شدن می کنند. از طرفی مه پیشروی را سخت کرده و پشتیبانی هوایی متفقین را ناممکن ساخته است...
ایتالیا، دوره رنسانس. "چزاره بورجا" (ولز) قصد چیزه شدن بر ایتالیا را دارد و دسیسههایش را با "آندره آکورسینی" (پاور) مشاور مورد اعتمادش در میان میگذارد. او قصد تصرف قلعهای با استحکامات دفاعی بسیا قوی را دارد...
"موروکامی" کارآگاه جوان دایره جنایی در اتوبوس مورد سرقت قرار گرفته و اسلحه خود را از دست می دهد.او که سرافکنده و خشمگین است تلاش می کند اسلحه اش را پیدا کند تا اینکه توسط کاراگاهی با تجربه و مسن با نام "ساتو" راهنمایی و کمک می شود...
ایرما دختری است که در زندگی عاشقانه هم اتاقی اش دخالت می کند. استیو در یک بار کار می کند که رئیس آنجا معشوقه هم اتاقی ایرماست. هم اتاقی ایرما که قصد دارد با رئیس بار ازدواج کند، سهواً عاشق استیو می شود و...
"نیک گرکاس" با خوشحالی و هدایایی برای پدر و مادر خود و جیبی پر از پول برای شروع یک کار و ازدواج با دوست دخترش "پولی فابر" به خانه بازمی گردد. ناگهان او متوجه می شود پدرش که یک راننده کامیون است هر دو پاهایش را از دست داده و...