
شاهزاده خانم مغرور کراسومیلا منزوی زندگی می کند، مشاورانش نقشه می کشند تا او را به یک فرد ضعیف شوهر دهند. شاه میروسلاو به عنوان یک باغبان تغییر قیافه می دهد تا غرور او را درمان کند. آنها از خشم مشاوران فرار می کنند. او هویت او را کشف می کند. آنها ازدواج می کنند و مشاوران اخراج می شوند.

وقتی یک افسر پلیس و سگ وفادارش در حین انجام وظیفه زخمی میشوند، یک جراحی دیوانهوار اما نجاتبخش آنها را به هم پیوند میدهد و داگ من متولد میشود. اکنون در حالی که داگ من تلاش میکند تا با هویت جدیدش کنار آمده و رئیس خود را تحت تاثیر قرار دهد، باید نقشههای شیطانی گربهای شرور به نام پیتی را نیز متوقف کند و…

«بلانچ تيلر» (هريس)، احضارکننده ي حرفه اي ارواح است و در تظاهر به برقراري رابطه با روح خواهر مرحوم «جوليا رين برد» پولدار (نسبيت)، مي فهمد که چهل سال پيش «جوليا» خواهرش را مجبور کرده براي جلوگيري از رسوايي و بدنامي، فرزند نامشروعش را رها کند، و حالا حاضر است ده هزار دلار بدهد تا ردي از خواهرزاده اش پيدا کند...