ویروس "تی" که توسط شرکت آمبرلا ساخته شده بود اکنون به سراسر جهان شیوع کرده و موجب تبدیل شدن انسان ها به زامبی، موجودات شیطانی و هیولا شده است. "آلیس" کارمند اسبق این شرکت که هم اکنون یک جنگجوی سرکش است، به دوستانش ملحق شده تا وارد هسته مرکزی شرکت آمبرلا در زیر شهر راکون سیتی شوند و آن را برای همیشه از بین ببرند...
یک بازیکن حرفه ای بیس بال (دنزل واشنگتن) و البته سیاه پوست که بازنشته شده است، اکنون به عنوان رفتگر مشغول به کار است تا از پس مخارج خانواده و شراط سخت زندگی بر اید. پسر او به فوتبال علاقه مند شده و قصد دارد به عنوان بازیکن در تیم کالج شرکت کند ولی سر ناسازگاری پدر و پسر بر سر این مسئله شدت گرفته است …
یک گروه ویژه که برای انجام ماموریتی به کشور چین رفته بودند، با هیولاهای غول پیکر مرموز مواجه شده و مجبور می شوند بر روی دیوار بزرگ چین به مبارزه با آنها بپردازند...
جنی, یک مأمور آتش‌نشانی است که عاشق تام شده است. اما همسر سابق تام که در رقص روی یخ چهره‌ای مشهور است از او می‌خواهد بین آشتی و نبردی کثیف برای حضانت یکی را انتخاب کند.
یک پرستار از جنگ جهانی دوم در طول زمان به سال ۲۰۱۶ منتقل شده است...
جکی فاستر یک دستیار بازپرس بخش قضایی و یک مادر مجرد است. اما وقتی پدر خشن او که پلیسی بازنشسته است بصورت غیر منتظره به دیدنش می‌آید آنها ناچارند با زخم‌های قدیمی‌شان روبرو شوند...
پس از دعوا با دوست پسرش، یک رمان نویس موفق در یک تور کتاب در اروپا، برای یک مهمانی در قلعه ای که متعلق به فرقه ای خطرناک است، به دوست سابق خود و دوست زن خود که دیوانه وار عاشق آنها می شود، می پیوندد...
یک نوجوان به شکل جادویی به کشور چین منتقل می شود و در آنجا یاد میگیرد که چگونه توانایی هایی که در بازی کامپیوتری دارد را به دنیای واقعی بیاورد و تبدیل به یک کنگ‌فو کار حرفه ای شود...
زمانی که دوست دختر دیوید گم می شود، او تلاش میکند تا محل اختفایش را پیدا کند و این در حالیست که دیوید متوجه شده است دوست دخترش آن شخصی نبوده که تظاهر میکرده...
