فیلم کوتاه و بسیار موفق "اتاق ۸" داستان یک زندانی است که یک جعبه جادویی که شامل اسرار شومی می باشد را پیدا می کند که...
فیلم کوتاه و بسیار موفق "اتاق ۸" داستان یک زندانی است که یک جعبه جادویی که شامل اسرار شومی می باشد را پیدا می کند که...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
این فیلم بر اساس داستان واقعی ساخته شده
در شهر آبادان هر ۱۰ دقیقه یکبار از این اتفاقات پیش پا افتاده اتفاق میفته
رقم ۷۵ روی قوطی کبریت نشان از ۱۹۷۵ که مارگارت تاچر با همکاری ریگان سیاست های دولت رفاه را تحت عنوان لیبرالیسم مرده اعلام کرد و خبر از سیاست جدیدی که برابر با از دست دادن بسیاری از حقوق طبقه ی کارگر جهانی بود تحت عنوان نیو لیبرالیسم داد.
زندان همان ساختارسرمایه داری لیبرالیسم است. رنگ قرمز جعبه نماد حزب کارگر انگلیس که یک حزب سوسیال-دمکرات است و به نوعی خود را سوسیالیست مینامید میباشد خود شخص زندان بان که ابتدا به عنوان زندانی خود را قلم داد میکند نماد دولت انگلیس که در ان زمان خودش را همانند مردم پنداشته و خود را دور از آنها نمیدید و خود را تاثیر پذیر از ساختار سرمایه داری میدانست. گذار از زندانی بزرگ به زندانی در حد قوطی کبریت نماد اینست که از ساختار لیبرالیسم که خود مانند یک زندان است به ساختار نیو لیبرالیسمی که انسان هارا تنها تر و منفعل تر و بیشتر در فکر منفعت شخصی و کسب سود بیشتر و زندگی خشک و اپارتمان نشینی در تنهایی سوق داده شده ایم
کی موافقه فیلم های کوتاه دیوید لینچ هم روی سایت قرار بگیره ؟
این فیلم برنده بهترین فیلم کوتاه آکادمی هنرهای سینمایی بریتانیا شد.
دیدنش خالی از لطف نیست به خصوص حال هوای سورئالی فیلم
اتاق ۸ / ۲۰۱۳/ room ۸
حشره / ۱۹۹۷ / doodle bug
_________________________
این دو فیلم کوتاه شباهت زیادی با هم دارند , هر دو پیرامون نظریه ای میچرخند که آنرا در مطلبم برای coherence , معرفی کرده بودم , یعنی گربه ی شرودینگر که در آن امکان وجود چندین واقعیت همزمان مطرح میشود . در اینجا هم تعداد واقعیت ها تبدیل به بی نهایت میشود ( البته این موضوع فقط در اتاق ۸ شفاف سازی میشود ) , در اتاق ۸ جعبه ای که مدلی کوچکتر از همان اتاق است قرار دارد . هرکاری که این زندانی یا هر زندانیِ دیگری در هر واقعیت بر روی جعبه انجام دهد بر روی واقعیت های دیگر هم اتفاق می افتد . وقتی او از اتاق فرار میکند , مدل کوچکترش هم از اتاق فرار میکند , مردی اورا در جعبه ی کبریتی قرار میدهد پس تعداد واقعیت ها باید بینهایت باشد تا مردِ بزرگتری وجود داشته باشد که زندانی را در جعبه ی کبریت قرار دهد . وقتی او در کشو را باز میکند , تعداد بسیاری جعبه کبریت در آن دیده میشود , این نشان میدهد که تمام زندانی ها فرار و آزادی را بدون توجه این موضوع و اینکه عواقب آن چه میتواند باشد , ترجیح داده اند . مساله ی دیگری که در این فیلم مطرح میشود این است که آیا سرنوشت تقدیر است یا انتخاب . اگر بگویم انتخاب , پس انتخاب یک زندانی سرنوشت دیگر زندانی ها را تعیین میکند , پس یک انتخاب دیگر بیشتر باقی می ماند ...
حرف آخر : اتاق ۸ مفاهیم بسیار بیشتری را در خود دارد و بدون شک از حشره بهتر است . این در حالی است که حشره بسیار شناخته شده تر است و این تنها به این خاطر است که نام کریستوفر نولان را یدک میکشد ...
زندانی های ابله برای اینکه فرار کنن نباید تنها به فکر خودشون باشن. باید آدم کوچولوی داخل جعبه رو بردارن و فرار کنن! در این صورت خودشونم برداشته میشن و دیگه زندان بان نمیتونه اونا رو توی قوطی کبریت بذاره!
یه راه دیگه هم اینه که اول اون زندان بان رو با دستشون له کنن بعدش فرار کنن!
کنجکاوی سیری ناپذیر انسانها به ناشناخته ها و به دنبالش، سرنوشت یکسان همگی برای من یادآور داستان آدم و حوا و هبوط از باغ عدن بود کنجکاوی به میوه ی ممنوعه چشیدن و سقوط انگار که بشر همیشه محکومه در ازای چشیدن کوتاه لحظه ای آزادی، تاوان بده و میده و باز هم میده چون انسان بودنش به آزاد بودنش گره خورده
ایده‌ای که از فیلم کوتاه doodleburg کریستوفر نولان گرفته شده و اما با کمی دست‌کاری باز هم جذابه و خیلی خوب!