آقا جان من نزارید کسی از صداوسیما اینو ببینه....و الا نسل بعدی باید روزی ۵بار سینمایی شو تحمل کنند :o
43
odipedi
۹ سال پیش
یه ایده ی ناب هم دارم واسه ی باز سازی سریال های قدیمی ولی خوب تلویزیون ... هزار دستان علی حاتمی رو بازسازی می کنیم و اسمش رو میزاریم هزار شستان که در مورد بازه ی زمانی ۸۴ الی ۹۲ هستش .... مراد برقی که باز هم در همان بازه تولید میشه با نام مراد نفتی مسافری از هند تبدیل میشه به مسافری به دبی که در مورد دختری است که برای کار به دبی می ره ... و البته و صد البته پدر سالار که میشه ددی بدبخت که فرا بازه ای است ...
34
pooria_h73
۱۰ سال پیش
لامصب بیخیال سینما شو دیگه....
26
mhmahmodian
۱۰ سال پیش
اوشین سریالی که همش پر ساکی خوردن و یخ حوض شکستن و برف و برف و بدبختی بود.قسمتهای بعدیش هم که اوشین بزرگ شده بود کلی سانسور داشت و اصلن مسیر داستان رو عوض کرده بودن.چیزی که بیشتر یادم مونده دیالوگ پدر اوشین بود که می گفت بذار این ساکی رو بخورم بعد بمیرم ...چیزی تو این مایه ها
17
alonboy842
۱۰ سال پیش
اشین تو سریال قدیمی یک فاحشه بود صدا سیما طوری سانسور کرده بود که کاملا داستان عوض کرده بود خود کارگردانش هم مونده بود چه طوری داستان عوض کردند
16
barbod.behrad
۹ سال پیش
به امید خدا موشک بارون هم چند وقت دیگه شروع میشه :) مزه اوشین به اون موشک هاش بود
16
sun75stars
۹ سال پیش
یادش بخیر , یکشنبه شب ها ساعت ۹ خیابونا خلوته خلوت میشد. همه میرفتن خونه اوشین ببینن. یه بار انقدر به مادرم گیر دادم که برنج و تربچه درست کنه که بابام همچین زد خودم شدم تربچه!!! :-))
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
آقا جان من نزارید کسی از صداوسیما اینو ببینه....و الا نسل بعدی باید روزی ۵بار سینمایی شو تحمل کنند :o
یه ایده ی ناب هم دارم واسه ی باز سازی سریال های قدیمی ولی خوب تلویزیون ...
هزار دستان علی حاتمی رو بازسازی می کنیم و اسمش رو میزاریم هزار شستان که در مورد بازه ی زمانی ۸۴ الی ۹۲ هستش ....
مراد برقی که باز هم در همان بازه تولید میشه با نام مراد نفتی
مسافری از هند تبدیل میشه به مسافری به دبی که در مورد دختری است که برای کار به دبی می ره ...
و البته و صد البته پدر سالار که میشه ددی بدبخت که فرا بازه ای است ...
لامصب بیخیال سینما شو دیگه....
اوشین سریالی که همش پر ساکی خوردن و یخ حوض شکستن و برف و برف و بدبختی بود.قسمتهای بعدیش هم که اوشین بزرگ شده بود کلی سانسور داشت و اصلن مسیر داستان رو عوض کرده بودن.چیزی که بیشتر یادم مونده دیالوگ پدر اوشین بود که می گفت بذار این ساکی رو بخورم بعد بمیرم ...چیزی تو این مایه ها
اشین تو سریال قدیمی یک فاحشه بود صدا سیما طوری سانسور کرده بود که کاملا داستان عوض کرده بود خود کارگردانش هم مونده بود چه طوری داستان عوض کردند
به امید خدا موشک بارون هم چند وقت دیگه شروع میشه :) مزه اوشین به اون موشک هاش بود
یادش بخیر , یکشنبه شب ها ساعت ۹ خیابونا خلوته خلوت میشد. همه میرفتن خونه اوشین ببینن. یه بار انقدر به مادرم گیر دادم که برنج و تربچه درست کنه که بابام همچین زد خودم شدم تربچه!!! :-))
این مصیبت نمیخواد دست از سر سینما برداره ؟!