دنیس ویلنوو با این فیلم، نگاهی به جنگ دارد و دردش... و نگاهی به سیاست‌هایی که نزدیک است بار دیگر جنگی صلیبی به پا کند. آن هم در گوشه‌ای از عالم که شاید کسی چندان از آن خبر داشته باشد، اما تاثیراتش تا سال‌ها بعد باقی خواهد ماند... نویسنده، ماهرانه دست از مستقیم گویی برمی‌دارد و مخاطب را در روایتی پیچیده به سراغ کشف حقیقت می‌برد، کشفی که هم لذت بخش است، و هم در انتها، وقتی که با خشونتی آرام و سرخورده، با آن رو به رو می‌شویم، ناچاریم مثل بغضی فروخورده و دردناک، فروبخوریمش!
روایت عجیب، پست مدرن، و صد البته روان داستان، به همراه پایان تکان‌دهنده اش، در کنار کارگردانی آرام، و پر از شوک دنیس ویلنوو، و پس از آن تدوینی که شاید یکی از بهترین‌های سبک خودش باشد... این فیلم را به اثری فوق‌العاده تبدیل کرده است!
8
مهرنوش صاحب زاده
۸ سال پیش
خیلی کلنجار رفتم که دانلود کنم و نگاه کنم الان از اینکه نگاه کردم خوشحالم هرچند فیلم خیلی تلخی بود ولی ارزش دیدن داشت من بهش۸ دادم با بغض و آه هرچند چون خودم هشت سال جنگ واقعی دیدم و الان زندگیمون با جنگ چندان تفاوتی نداره خیلی خوب درکش کردم با اینحال خیلی تلخ بود!
6
mohammadbakhshi607
۹ سال پیش
دیدگاه بنده در مورد فیلم { Incendies ۲۰۱۰ } ( سوختگان ) اثر دُنی ویلنو : ================================
« فیلمی که داستان یک زن آوازخوان را بیان می کند ... »
«سوختگان» فیلم تكان‌دهنده‌ای است . مخصوصاً برای ما ایرانی‌ها كه به دلیل سابقه تاریخی كشورمان، خیلی بیش‌تر و عمیق‌تر آن‌چه در فیلم اتفاق می‌افتد را درك می‌كنیم. سوختگان یا ویران شدگان داستان نابود شدن چند انسان و چند نسل بر اثر تعصبات و تندروی‌های خشك مذهبی است. تعصباتی كه اجازه لذت بردن از كنار هم بودن را نمی‌دهد و زیبایی كنار هم بودن را به فاجعه كنار هم بودن تبدیل می‌كند ... فیلم‌ساز به‌درستی از قاب‌های معوج و لرزان و حركت‌های زیاد و خودنمایانه دوربین پرهیز كرده و با ریتم آرام و خوددارانه‌ای كه به فیلم بخشیده است. در حقیقت او تأثیرگذاری طولانی‌مدت را به تأثیرگذاری شاید بیش‌تر اما كوتاه‌تر ترجیح داده و از این مسیر كاری كرده تا آتش‌ها از دل به ستایش انسانیت برسد و بعد از تمام شدن، تا مدت‌ها در ذهن مخاطب ادامه پیدا كند ... بی‌شك پایان‌بندی «سوختگان» مهم‌ترین و تأثیرگذارترین بخش‌اش است، مانند آن نمای معروف كه تراویس تلفنی با محبوبش حرف می‌زند و می‌خواهد دلش را به دست بیاورد، هر چند که در ابتدا خسته کننده و خشک به نظر میرسد، اما این خشکی به تدریج با کشف حقایق بسیار تلخ و تاثیرگذار میشکند و تبدیل به اثری میشود که هیچ گاه فراموش نخواهد شد ...
و در آخر امتیاز بنده به این فیلم : ۱ ۱ از ۱
6
blackbird.hosein
۹ سال پیش
زنی که آواز می خواند ویله نویی که شاهکار می سازد
داستان تکان دهنده ی این فیلم مثلوداع با اسلحه ی همینگوی گیرا و مبهوت کننده با این تفاوت که هر چند دقیقه یک شوک بزرگ داره.
به نظرم با یک فیلم فوق العاده و درجه یک در ژانر درام جنایی طرفیم که غنای داستانی عالی داره.داستان از یک نمایشنامه اقتباس شده که نویسنده ی نمایشنامه مثل شخصیت اصلی فیلم نوال مروان اصلیتا عرب بوده اما مقیم کاناداست.و چه ناراحت کننده اینکه نویسنده نمایش نامه داستان را از برداشتی از سختی ها و مصایب و واقعیت های زندگی یکی از آشناهاشون نوشته.یعنی اتفاقات تلخی که در این فیلم وجود دارن کاملا غیر واقعی نیستن.
راجع به فیلم و فضاسازیش و نور و صدا و دوربینش هرچه قدر بگم کم گفتم.از همون اول با آهنگ Radiohead و بیابان هایی که در اردن فیلم برداری شده مشخص میشه که روی این فیلم فکر شده.چه قدر جالب که یک فیلمساز کانادایی به خوبی می تونه فضای عربی و بیایونی و متعصبانه یک قوم و فرهنگ دیگه را نشون بده.
صحنه ی مینی بوس در اواسط فیلم یک ستون اصلی برای بنای باشکوه فیلم هست.صحنه ای که اوج تغلیق و هیجان توش وجود داره چون بیننده می دونه که نوال زنده می مونه اما نمی دونه چجوری.
به نظرم با فیلم عظیم و بی نظیری طرفیم.این را میشه با نگاهی به لوکیشن های فیلم تا حدی متوجه شد.خیلی آدم های فیلم حتی یک بار هم مقابل هم قرار نمی گیرن اما درامی محکم و بتونی بینشون شکل گرفته و این کار بسیار بزرگیه.
اسپویل:
کسایی که از گریم و سن یک بازیگر انتقاد کردن. به نظرم اگه عینک بدبینی رو کنار بزنیم می بینیم که نهاد می خیلی بزرگ تر از دو قلو های فیلم ژان و سیمون هستن.کاملا مشخصه که نهاد ازشون حتی تا ۱۰ سال هم بزرگتره.فقط که نباید بزرگ بودن آدم ها از هم را با رنگ موی سفید نشون داد.
راجع به بازی لوبنا آزابل که مثل نقشی که بازی می کنه اصلیتی عرب داره(بلژیکی-مراکشی) باید بگم بی نظیر بود.بازی در دو نقش با ده ها زاویه و دیدگاه.دو زبان فرانسوی و عربی.جوانی عاشق پیشه که معشوقش را جلوی چشمش می کشن.جوانی محصل که باید دانشگاه را ول کنه.مادری که بچه اش را بعد از زایمان ازش میگیرن.زنی که بر اثر جنگ دیدگاه صلح آمیزش را کنار میزاره و به دنبال انتقام میره.زنی زندانی که ۱۵ سال زندانی میشه و بهش تجاوز میشه و حامله میشه اما با روحیه می مونه...بیاید همه با هم برای لوبنا آزابل دست بزنیم به خاطر این نمایش.
ای کاش اسکار می گرفت.
6
kingmasoud73
۹ سال پیش
این کارگردان خیلی دوست داشتنیه ادم از دیدن فیلماش لذت می بره سیکاریو شاهکار زندانیان شاهکار و این فیلمم شاهکار امیدوارم د اینده بتونه به همین روندش ادامه بده و از فکر گرفتن جوایز بی ارزش بیرون بیاد...یه کارگردان خوب نیازی به جوایز نداره.... خیلی ممنون
5
ramin_naein
۹ سال پیش
خطر اسپویل.. . . . . . .لطفا اونا که دیدن جواب بدن:::
ب نظر من این فیلم خیلی غیر منطقی بود.. ببینید نوان نهاد رو ب دنیا میاره و بعد چند سال میوفته زندون به فرض اینکه حداقل ۱۸ تا ۲۰ از زمان تولد نهاد گذشته باشه (با توجه به ظاهر نهاد) و نهاد پدر دوقلوها باشه که حداقل سن دوقلوها هم ۲۰ سال بوده..چطور نهاد اصلا تغییری نکرده بوده؟ نهاد یا ابوطارق حداقل اون موقع باید ۴۰ سال داشته باشه...که این غیر منطقیه..ادمی که به نوان تجاوز کزد یه مرد سی ساله بود...اخه چ جوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
4
nimaeh75
۹ سال پیش
وحشتناک قشنگه این فیلم
4
sajjad ajami
۹ سال پیش
یکی ازبهترین فیلمهای معمایی که دیدم علاقمندان به ژانرجنایی معمایی لحظه ای درتماشاکردن این اثرتردیدنکنند شاهکاربودانتظارچنین فیلم عالی رونداشتم
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
۱ ۱=۱
دنیس ویلنوو با این فیلم، نگاهی به جنگ دارد و دردش... و نگاهی به سیاست‌هایی که نزدیک است بار دیگر جنگی صلیبی به پا کند. آن هم در گوشه‌ای از عالم که شاید کسی چندان از آن خبر داشته باشد، اما تاثیراتش تا سال‌ها بعد باقی خواهد ماند...
نویسنده، ماهرانه دست از مستقیم گویی برمی‌دارد و مخاطب را در روایتی پیچیده به سراغ کشف حقیقت می‌برد، کشفی که هم لذت بخش است، و هم در انتها، وقتی که با خشونتی آرام و سرخورده، با آن رو به رو می‌شویم، ناچاریم مثل بغضی فروخورده و دردناک، فروبخوریمش!
روایت عجیب، پست مدرن، و صد البته روان داستان، به همراه پایان تکان‌دهنده اش، در کنار کارگردانی آرام، و پر از شوک دنیس ویلنوو، و پس از آن تدوینی که شاید یکی از بهترین‌های سبک خودش باشد... این فیلم را به اثری فوق‌العاده تبدیل کرده است!
خیلی کلنجار رفتم که دانلود کنم و نگاه کنم الان از اینکه نگاه کردم خوشحالم هرچند فیلم خیلی تلخی بود ولی ارزش دیدن داشت من بهش۸ دادم با بغض و آه هرچند چون خودم هشت سال جنگ واقعی دیدم و الان زندگیمون با جنگ چندان تفاوتی نداره خیلی خوب درکش کردم با اینحال خیلی تلخ بود!
دیدگاه بنده در مورد فیلم { Incendies ۲۰۱۰ } ( سوختگان ) اثر دُنی ویلنو :
================================
« فیلمی که داستان یک زن آوازخوان را بیان می کند ... »
«سوختگان» فیلم تكان‌دهنده‌ای است . مخصوصاً برای ما ایرانی‌ها كه به دلیل سابقه تاریخی كشورمان، خیلی بیش‌تر و عمیق‌تر آن‌چه در فیلم اتفاق می‌افتد را درك می‌كنیم. سوختگان یا ویران شدگان داستان نابود شدن چند انسان و چند نسل بر اثر تعصبات و تندروی‌های خشك مذهبی است. تعصباتی كه اجازه لذت بردن از كنار هم بودن را نمی‌دهد و زیبایی كنار هم بودن را به فاجعه كنار هم بودن تبدیل می‌كند ...
فیلم‌ساز به‌درستی از قاب‌های معوج و لرزان و حركت‌های زیاد و خودنمایانه دوربین پرهیز كرده و با ریتم آرام و خوددارانه‌ای كه به فیلم بخشیده است. در حقیقت او تأثیرگذاری طولانی‌مدت را به تأثیرگذاری شاید بیش‌تر اما كوتاه‌تر ترجیح داده و از این مسیر كاری كرده تا آتش‌ها از دل به ستایش انسانیت برسد و بعد از تمام شدن، تا مدت‌ها در ذهن مخاطب ادامه پیدا كند ...
بی‌شك پایان‌بندی «سوختگان» مهم‌ترین و تأثیرگذارترین بخش‌اش است، مانند آن نمای معروف كه تراویس تلفنی با محبوبش حرف می‌زند و می‌خواهد دلش را به دست بیاورد، هر چند که در ابتدا خسته کننده و خشک به نظر میرسد، اما این خشکی به تدریج با کشف حقایق بسیار تلخ و تاثیرگذار میشکند و تبدیل به اثری میشود که هیچ گاه فراموش نخواهد شد ...
و در آخر امتیاز بنده به این فیلم :
۱ ۱ از ۱
زنی که آواز می خواند
ویله نویی که شاهکار می سازد
داستان تکان دهنده ی این فیلم مثلوداع با اسلحه ی همینگوی گیرا و مبهوت کننده با این تفاوت که هر چند دقیقه یک شوک بزرگ داره.
به نظرم با یک فیلم فوق العاده و درجه یک در ژانر درام جنایی طرفیم که غنای داستانی عالی داره.داستان از یک نمایشنامه اقتباس شده که نویسنده ی نمایشنامه مثل شخصیت اصلی فیلم نوال مروان اصلیتا عرب بوده اما مقیم کاناداست.و چه ناراحت کننده اینکه نویسنده نمایش نامه داستان را از برداشتی از سختی ها و مصایب و واقعیت های زندگی یکی از آشناهاشون نوشته.یعنی اتفاقات تلخی که در این فیلم وجود دارن کاملا غیر واقعی نیستن.
راجع به فیلم و فضاسازیش و نور و صدا و دوربینش هرچه قدر بگم کم گفتم.از همون اول با آهنگ Radiohead و بیابان هایی که در اردن فیلم برداری شده مشخص میشه که روی این فیلم فکر شده.چه قدر جالب که یک فیلمساز کانادایی به خوبی می تونه فضای عربی و بیایونی و متعصبانه یک قوم و فرهنگ دیگه را نشون بده.
صحنه ی مینی بوس در اواسط فیلم یک ستون اصلی برای بنای باشکوه فیلم هست.صحنه ای که اوج تغلیق و هیجان توش وجود داره چون بیننده می دونه که نوال زنده می مونه اما نمی دونه چجوری.
به نظرم با فیلم عظیم و بی نظیری طرفیم.این را میشه با نگاهی به لوکیشن های فیلم تا حدی متوجه شد.خیلی آدم های فیلم حتی یک بار هم مقابل هم قرار نمی گیرن اما درامی محکم و بتونی بینشون شکل گرفته و این کار بسیار بزرگیه.
اسپویل:
کسایی که از گریم و سن یک بازیگر انتقاد کردن.
به نظرم اگه عینک بدبینی رو کنار بزنیم می بینیم که نهاد می خیلی بزرگ تر از دو قلو های فیلم ژان و سیمون هستن.کاملا مشخصه که نهاد ازشون حتی تا ۱۰ سال هم بزرگتره.فقط که نباید بزرگ بودن آدم ها از هم را با رنگ موی سفید نشون داد.
راجع به بازی لوبنا آزابل که مثل نقشی که بازی می کنه اصلیتی عرب داره(بلژیکی-مراکشی) باید بگم بی نظیر بود.بازی در دو نقش با ده ها زاویه و دیدگاه.دو زبان فرانسوی و عربی.جوانی عاشق پیشه که معشوقش را جلوی چشمش می کشن.جوانی محصل که باید دانشگاه را ول کنه.مادری که بچه اش را بعد از زایمان ازش میگیرن.زنی که بر اثر جنگ دیدگاه صلح آمیزش را کنار میزاره و به دنبال انتقام میره.زنی زندانی که ۱۵ سال زندانی میشه و بهش تجاوز میشه و حامله میشه اما با روحیه می مونه...بیاید همه با هم برای لوبنا آزابل دست بزنیم به خاطر این نمایش.
ای کاش اسکار می گرفت.
این کارگردان خیلی دوست داشتنیه ادم از دیدن فیلماش لذت می بره
سیکاریو شاهکار
زندانیان شاهکار
و این فیلمم شاهکار
امیدوارم د اینده بتونه به همین روندش ادامه بده و از فکر گرفتن جوایز بی ارزش بیرون بیاد...یه کارگردان خوب نیازی به جوایز نداره....
خیلی ممنون
خطر اسپویل..
.
.
.
.
.
.لطفا اونا که دیدن جواب بدن:::
ب نظر من این فیلم خیلی غیر منطقی بود.. ببینید نوان نهاد رو ب دنیا میاره و بعد چند سال میوفته زندون به فرض اینکه حداقل ۱۸ تا ۲۰ از زمان تولد نهاد گذشته باشه (با توجه به ظاهر نهاد) و نهاد پدر دوقلوها باشه که حداقل سن دوقلوها هم ۲۰ سال بوده..چطور نهاد اصلا تغییری نکرده بوده؟ نهاد یا ابوطارق حداقل اون موقع باید ۴۰ سال داشته باشه...که این غیر منطقیه..ادمی که به نوان تجاوز کزد یه مرد سی ساله بود...اخه چ جوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وحشتناک قشنگه این فیلم
یکی ازبهترین فیلمهای معمایی که دیدم
علاقمندان به ژانرجنایی معمایی لحظه ای درتماشاکردن این اثرتردیدنکنند
شاهکاربودانتظارچنین فیلم عالی رونداشتم