سال ۱۹۴۸. «دان هيوود» ( تريسى ) قاضى آمريكايى به نورمبرگ آلمان مىرود تا تعدادى از جنايتكاران جنگى نازى را محاكمه كند. «تد لاوسن» ( ويدمارك )، سرهنگ ارتش، دادستان است و «هانس رولف» ( شل ) وظيفهى دفاع از متهمان را به عهده دارد...
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
تمام ژانر های مربوط به این اثر:
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
تمام جهان مقصر جنایات هیتلرند...
چیزی که این اثر را (که بی شک بهترین فیلم جناب کرامر میباشد) در ردیف بهترین های سینمای کلاسیک قرار میدهد علاوه بر فیلمبرداری عالی و بازیگری بی نقص، فیلمنامه پخته آن میباشد.
تمام اشخاص به درستی و تک تک دیالوگ ها صحیح انتخاب شده اند. همه چیز در راستای هدف سازنده قرار دارد و به ندرت میتوان صحنه ای یافت که هزل باشد.
یادشان گرامی
روسپی بینوائی را سنگسار می خواستند کرد عیسای مسیح رسید و گفت : نخستین سنگ را کسی پرتاب کند که خود شرمسار گناهی نباشد! خلق سرافکنده دور شدند...می توانید جلو چشمتان مجسم کنید که اگر یک بمب اتمی آلمانی بر واشنگتن افتاده بود چه زنجموره ئی راه می انداختید ؟ پس چطور وقتی بمب اتمی آمریکا هیروشیما را تا آخرین سلول عصبی اش در هم می شکند نه فقط به تخمتان نیست بلکه آن را کبوتر سفیدی با بال های صلح و آشتی در نظر مجسم می کنید ؟ تو که این قدر سرت می شود بگو ببینم : ظرفیت کشتاری کدام یک از اردوگاهای تمرکز ما آلمانی ها توانسته بود به یکی از بمب های شما برسد ؟ نه داداش دست کم شماها دیگر بالای منبر نروید و به ماها اندرز ندهید !! من آشویتس را می دهم به تو ، توهم هیروشیما را می دهی به من . آنوقت تو به من بدهکارهم خواهی شد !!
قسمتی از پیشگفتار کتاب مرگ کسب و کار من است اثر روبر مرل ترجمه احمد شاملو.
دادگاه نورمبرگ توسط کشور های متفق به فاصله کمی پس از سقوط امپراطوری نازی و پیش از پایان جنگ در اقیانوس آرام در شهر نورنبرگ آلمان برقرار شد. شهر نورمبرگ از شهر های مورد علاقه هیتلر و به نوعی مرکز تبلیغاتی وی و رژیم نازی بود و هیتلر بسیاری از سخنرانی های خود را در این شهر انجام داد. به جهت تخریب و تحقیر رژیم نازی،متفقین این شهر رو به محشر قیامت نازی ها تبدیل کردن . قضات و وکلا و منشی ها از سرتاسر دنیا ولی بطور عمده و بترتیب از کشور های شوروی ایالات متحده بریتانیا و کانادا در این شهر دور هم جمع شدند. ساختمان اسبق دادگستری،شهرداری و برخی سفارتخانه ها و نیز ساختمانهای تازه تاسیس شده محل برگزاری دادگاه شدند. دادگاه نورنبرگ برخلاف اسمش فقط یک دادگاه نیست بلکه یک واقعه و دستاورد مهم تاریخی برای نوع بشر در قرن بیست و بییست ویک بحساب میاد.علل اهمیت این دادگاه :
۱)گستردگی. تعداد متهمین،مدارک و شواهد به حدی زیاد بود که که با هیچ دادگاهی تا به امروز برابری نمیکند.
۲)مطرح شدن جرایم تازه و بین الملی مثل جنایات جنگی و سیاست گذاری های جنایتکارانه که مفاهیمی نسبی و معنوی هستند و تا به آن روز نه قانون درستی داشتند و نه سیستم جزا و مکافات کامل. مقوله پیچیده غامض و وابسته به احساسات تلقی میشد و در اوایل وکلا اصلا نمیدانستند باید متهمین را دقیقا به چه جرمی متهم کنند و یا از چه جرمی دفاع کنند و اصولا مجازات این جرایم جدید چیست.
۳)بین المللی بودن و منطقه ای نبودن. قضات شوروی و کشور های غرب در جرایم و مجازات با قضات غربی توافق نظر نداشتن. نظر کدام کشور باید اعمال میشد.متهمین آلمانی هم اصولا هیچکدام را قبول نداشتن و خواهان وکلا و قضات آلمانی و سیستم جزایی آلمانی بودند. هر کس ساز خود را میزد. جرم چه بود ؟ کیفر چه بود ؟ مجرم که بود ؟ قاضی که بود ؟ شاهد که بود ؟
انتخاب وکلا و قضات هم کار سختی بود. تجربه عینی وجود نداشت. در واقع اصولا هیچ تجربه ای وجود نداشت.
۴)کار وکلا سخت بود. مخصوصا وکلای مدافع. با اینحال شوروی و غرب در منصفانه برگزار کردن و یا حداقل منصفانه نشان دادن دادگاه با هم رقابت میکردند.
۵)بسیاری از مجرمین هنوز تحت تعقیب بودند و محلشان مشخص نبود.
۶)شاهدان یک جلسه دادگاه، متهمان جلسه ی بعد آن بودند. شهادت یک متهم اعتبار چندانی نداشت. حرفها ضد و نقیض بود. آلمانی ها تکذیب و دو پهلووبیربط حرف زدن را خوب بلد بودن.
نتیجه نه بی نقص ولی خارق العاده بود. پرونده های بیشماری مختومه شد بسیاری تبرعه شدند بسیاری نیز متهم و بسیاری هم مجازات. اصول دادگاه نورنمبرگ پایه قوانین بین الملل در دهه های بعدی و زمینه ساز شکل گیری دادگاه های بین الملی و قوانین بین المللی از جمله دادگاه لاحه کنوانسیون ژنو و دادگاه های شورای امنیت و سازمان ملل شد بعلاوه بعد از شکست ژاپن در این کشور هم اصولا آن مورد تبعیت قرار گرفت. اگرچه بسیاری از سران نازی هرگز پیدا و دادگاهی نشدند به هر حال نتیجه راضی کننده بود و بسیاری از شکارچیان پیشن حزب نازی توسط عدالت متفقین شکار شدند. بسیاری هم بعدها دستگیر و محاکمه شدند که آدولف آیشمن از آن جمله بود.
بهترین بازیگری تاریخ سینمای دنیا . مکسیمیلیان شل . دیگه تکرار نمیشه و نشده همچین اجرایی.
فیلمی بسیار خسته کننده و کسالت بار شاید اهمیت این فیلم فقط به خاطر بازیگران بزرگ و داستان مهمی که تعریف میکند باشه . اگر کسی بتونه این فیلم روتا آخر بدونه توقف نگاه کنه و چرت نزنه یه قهرمان فیلم بینه ...
عزیزانی که این قیلم رو دیدند لطف کنند بگن این فیلم درباره هلوکاسته (ایا میخواد طبق معمول المانی ها رو وحشی ویهودیا رو مظلوم نشونه با تشکر فراوان از شما
فوق العاده س
فقط ماکسیکلیان شل . عالی بود . بی نظیر . ادم حظ میکنه . خدابیامرزتش