"موروکامی" کارآگاه جوان دایره جنایی در اتوبوس مورد سرقت قرار گرفته و اسلحه خود را از دست می دهد.او که سرافکنده و خشمگین است تلاش می کند اسلحه اش را پیدا کند تا اینکه توسط کاراگاهی با تجربه و مسن با نام "ساتو" راهنمایی و کمک می شود...
یک جراح در حین عمل جراحی خود را زخمی کرده و مبتلا به بیماری سیفلیس می شود. زندگی پزشک نابود می شود اما برخلاف بیمارش او زندگی دیگران را با خود نابود نمی کند...
پس از نبردی با تبهکاران رقیب، یک گنگستر خرده پا توسط دکتری الکلی معالجه می شود. دکتر بیماری سل مرد را تشخیص داده و او را متقاعد می کند درمانش کند. آن دو از رابطه دوستانه خود لذت می برند تا اینکه رئیس سابق مرد از زندان آزاد می شود...
"یوزو" و نامزدش "ماساکو" عصر یکشنبه را با هم گذرانده و تلاش می کنند تنها با سی و پنج ین پول اوقات خوبی را سپری کنند. آنها ماجراجویی های کوچکی داشته و دید مثبت "ماساکو" ناامیدی و یاس "یوزو" را تغییر می دهد...
دختر یک استاد دانشگاه که از نظر سیاسی رسوا شده است تلاش می کند در ژاپن منتهی به جنگ جهانی دوم و وضعیت نابسمان آن،جایگاه خود در عشق و زندگی را پیدا کند...
کیوتو ، سال ۱۸۸۲٫ « سانشیرو سوگاتا » ى جوان ( فوجیتا ) براى یادگیرى فنون رزمى مرید شخصى به نام « شرگورو یانو » ( اوکوچى ) میشود که شکلى جدید از جوجیستو به نام جودو را بدعت گذاشته است.