
در يتيم خانه اي، »آليور توييست« (لستر) را به خاطر درخواست غذاي بيشتر تنبيه مي کنند و به »آقاي ساوئربري« (راسيتر) مي فروشند. اما او فرار مي کند و به لندن مي رود. در آن جا، با »فاگين« (مودي) که سرپرستي تعدادي از بچه هاي جيب بر را به عهده دارد و »داجر« (وايلد) آشنا مي شود...

“مایکل ریبل” (برت لنکستر) بند باز مشهوری است که خرکت سه پشتک در هوا را انجام میداده.اما حالا بر اثر سقوط در حین عملیات سیرک چلاق شده و در سیرکی در پاریش خرده کاری می کند.”تینو اورسینی”(تونی کرتیس) پسر یکی از دوستان قدیمی اش از او می خواهد که حرکت سه پشتک را یادش بدهد.”مایک” تمام تلاشش را می کند تا “تینو” را منصرف کند.

هالی مارتینز یک رمان نویس داستان های تخیلی است که صاحب منصبی در جنگ وین که توسط متحدان پیروز، به چند بخش تقسیم شده است می شود؛ جایی که کمبود مواد غذایی سبب رونق بازار سیاه شده است. او به دعوت دوست سابق مدرسه ی خود، هری لایم، این کار را می پذیرد اما چندی بعد می فهمد که دوستش در یک حادثه ی عجیب کشته شده است. پس از صحبت با دوستان و همکاران لایم متوجه وجود تضادهایی در حرف های آنان شده و مصمم می شود که کشف کند واقعا چه اتفاقی برای لایم افتاده است.