رینکا، برنامه‌ریز تنهایی که مراسم ازدواج دیگران را تدارک می‌بیند، با تردید به یک اپلیکیشن دوستیابی می‌پیوندد و با مردی مرموز آشنا می‌شود. همزمان، پرونده‌هایی از قتل‌های زنجیره‌ای با قربانیانی که از کاربران این اپلیکیشن هستند، به دست پلیس می‌رسد و نامزد رینکا به عنوان مظنون اصلی این جنایت‌ها مورد تحقیق قرار می‌گیرد.
یک زن جوان ناراضی از یک خانواده خشن، با یک فرمانده ارتش سردمزاج ازدواج می کند . اما با شناخت بیشتر یکدیگر، ممکن است عشق بین آنها شکوفا شود...
گذشته کنشین به سراغش می آید و باعث خراب شدن رستوران آکابکو می شود، جایی که مکان مورد علاقه او برای غذا خوردن بود. در آنجا، او یادداشتی پیدا می کند که روی آن کلمه Junchu نوشته شده است...
گروهی از بزهکاران خسته و بی حوصله به عنوان بخشی از یک بازی برای زنده ماندن به یک زمین بایر منتقل می‌شوند و…
ساترو فوجینوما یک مانگاکای ۲۹ ساله است که بعد از شروع به کار کردنش تلاش می کند تا اسمی در کند. ولی این تنها دغدغه ساترو در زندگی اش نبود او یک قابلیت فراطبیعی خاص هم دارد که به اجبار به زمان قبل از وقوع یک حادثه فاجعه آمیز یا مرگ فرستاده می شود تا آنقدر زمان را تکرار کند که از حادثه جلوگیری شود. یک روز او درگیر حادثه ای می شود که برای او به عنوان قاتل پاپوش درست می کنند. ساترو برای نجات قربانی ( مقتول ) خودش را به گذشته می فرستد و به زمانی می رسد که در مدرسه ابتدایی بوده درست یک ماه قبل از ناپدید شدن همکلاسیش ، کایو هینازوکی. ساترو حالا باید کایو را پیدا کند و راز ناپدید شدنش را کشف کند.
ناهو تاکامیا دانش آموز سال دوم دبیرستان است. در فصل بهار، او نامه ای دریافت میکند که توسط خودش از ۱۰ سال آینده، برای زمان حالش فرستاده شده است و...
هجده ماه پس از وقایع نسخه اول، دولت قانون بهبود اوضاع رسانه را تصویب می کند و این بار جنگ میان گروه های بهبود و Library صورت می گیرد. گروه Library با هرگونه سانسور مخالف است و بر آزادی بیان پافشاری دارد...
ماکوتو شیشو با کشتی مجهزش به سمت حکومت میجی در حال حرکت هست و قصد دارد دوباره هر و مرج را به ژاپن بازگرداند. حال ، کنشین هیمورا به منظور متوقف ساختن شیشو ، برای یادگیری تکنیک نهایی نزد استاد قدیمیش می رود و…
"کنشین هیمورا" بر علیه شخصی شیطان صفت به نام "ماکوتو شیشیو" که قصد دارد دولت میجی را فلج کند، قیام می کند....