داستان فیلم روایتگر تلاشهای بیوقفه و فداکارانهی زنی به نام کارول است. او برای نجات جان پسرش که در یک دادگاه فرمایشی، به اشتباه به اعدام محکوم شده است، مصمم به مبارزه است.
با کمک یک زن جوان، سرآشپزی که توسط اربابش اخراج شده است، قدرت می یابد تا خود را از موقعیت خود به عنوان خدمتکار رها کند و اولین رستوران را در فرانسه دهه ۱۷۰۰ باز می کند...
در ماه می سال ۱۹۴۰، سربازان آلمانی وارد فرانسه می شوند. مردم یک روستای کوچک که از پیشرویِ دشمن نگران هستند، تصمیم میگیرند همه چیزشان را رها کرده و به سمت ساحل فرار کنند...
داستان در مورد یک زن تاجر است که پس از دریافت نامه هایی که او را مجبور میکردند حادثه ای تلخ را به یاد بیاورد، تصمیم میگیرد شیوه زندگی اش را تغییر دهد...