مردی که حافظهاش را از دست داده بود در شهری ناشناخته بیدار میشود و به دنبال کشف حقیقت درباره گذشته خود میگردد. او با کمک متحدانش به یک باند قدرتمند نفوذ میکند و در نبردی فراتر از زمان شرکت میکند در حالی که سرنوشت بر او سایه افکنده است.
این داستان درباره آشپزی است که اولین رستوران خودش را افتتاح میکند. او در این راه با آشفتگی آشپزخانه، سرمایهگذاری مشکوک و تردیدهای درونی خودش دست و پنجه نرم میکند. اما فشارها وقتی بیشتر میشود که روح مالک قبلی ساختمان وارد عمل میشود و سعی میکند رستوران او را خراب کند.
رئیس جمهور سابق، رابرت وینرایت، که کابوسهای بیامان مرگ زودهنگامش را به او نشان میدهد، روانپزشک سابق خود را به عمارت ییلاقیاش احضار میکند. روانپزشک متوجه میشود که این تهدید ممکن است واقعیتر از چیزی باشد که تصور میشد.
کارآگاهی کهنهکار در جستجوی قاتل (با بازی راسل کرو) در حالی که با مشکل فراموشی دست و پنجه نرم میکند، به حل معمای یک جنایت هولناک میپردازد. اما در این میان، پرده از رازهای تاریکی از گذشتهی او نیز برداشته میشود.
دختری ۱۷ ساله به همراه خانوادهاش ناچار میشود به منطقهای تفریحی نقل مکان کند. اما اوضاع این منطقه آنطور که در ابتدا به نظر میرسد، ساده و عادی نیست.
یک مامور بازنشسته نیروهای ویژه به عنوان محافظ یک خبرنگار برای مصاحبه با یک دیکتاتور استخدام میشود. اما در میانه مصاحبه، کودتای نظامی رخ میدهد. خبرنگار و محافظ او مجبور میشوند به جنگل فرار کنند. آنها در جنگل با خطرات زیادی روبرو می شوند و ...
بر اساس داستان واقعی آهنگساز ژوزف بولون، شوالیه دو سنت ژرژ، پسر نامشروع یک برده آفریقایی و صاحب مزرعه فرانسوی، که به عنوان یک آهنگساز قبل از یک رابطه عاشقانه ناگوار در جامعه فرانسه به اوج می رسد...