

یک دختر معمولی بنام کلاری در روز تولد ۱۸ سالگی اش متوجه میشود که یک شکارچی سایه/Shadowhunter است. (گروهی متشکل از دورگه های انسان-فرشته که وظیفه شان کشتن شیاطین است) ! زمانی که مادر کلاری ربوده میشود او بهمراه چندی از دوستانش عازم سفری برای شکار شیاطین می شود تا سرنخ هایی از مادرش پیدا کند...


داستان در آینده ای نزدیک اتفاق می افتد. زمانی که موجوداتی از سیارهای دیگر به نام وتانها بعد از نابودی محل زندگیشان برای زندگی به زمین می آیند. بین آنها و زمینیها جنگی در میگیرد که طی آن زمین دگرگون شده و به سیارهای جدید مبدل میشود. سیارهای پر از خطر برای تمام ساکنین آن. در این بین عدهای متشکل از زمینیها و بیگانگان متحد شده و شهری میسازند به نام دیفاینس.

«جرج ريوز» (افلک) بازيگر متوسطي بود که با مجموعه ي تلويزيوني «سوپرمن» به شدت مورد استقبال قرار گرفت و سرانجام ستاره شد. اما در شانزدهم ژوئن ۱۹۵۹، خبر مرگ «ريوز» که بر اثر اصابت گلوله جانش را از دست داده بود، همه را تکان داد. پليس بلافاصله علت مرگ را خودکشي ذکر کرد، ولي مادرش (اسميت) قضيه ي خودکشي پسرش را باور نکرد...

وقتي بر اثر حمله ي گروه هاي مرده هاي متحرک وحشت بر شهرهاي امريکا مستولي مي شود، «فرانسين»، از مسئولان يک شبکه ي تلويزيوني، به اصرار دوستش «استيون» مي پذيرد که بااستفاده از يک هلي کوپتر از مهلکه فرار کنند. دو تک تيراندز پليس، «راجر» و «پيتر» نيز آنان را هم راهي مي کنند.