سال ۱۹۰۱. «جان برنارد بوکس» (وين)، معروف به «تيرانداز»، وارد شهر کارسن سيتي ايالت نوادا مي شود و به سراغ دوست قديمي اش «دکتر هاستتلر» (استوارت) مي رود. اما دکتر خبر خوبي براي او ندارد و مي گويد که «بوکس» به سرطان مبتلاست و چند هفته ي ديگر بيش تر زنده نمي ماند...
در طول جنگ داخلی، جان مک برنی سرباز زخمی آمریکایی توسط دختری نوجوان از مدرسه ای جنوبی از مرگ حتمی نجات داده می شود. آن دختر موفق می شود او را به مدرسه ببرد. وقتی او بهبود می آید یکی پس از دیگری آنها را به خود جلب کرده و حسادت بین آنها بالا می گیرد...
دختري به نام «مارني» (هدرن) که بيماري دزدي دارد در شرکت هاي مختلف استخدام مي شود و دست به سرقت مي زند مدير يکي از اين شرکت ها (کانري) با «مارني» ازدواج مي کند و با آگاهي از بيماري همسرش سعي مي کند تا درباره ي گذشته اش اطلاعاتي به دست آورد...