
"ناتاشا" که یک تعمیرگاه ماشین دارد و همچنین یک گروه موسیقی نیز دارد که خواننده این گروه نیز می باشد. به دلیل رانندگی خوبش مورد توجه باند های قمار باز مسابقات غیرمجاز می شود که از او دعوت می کنند تا به عنوان راننده ماشین های مسابقیشان به آنها بپیوندد اما ناتاشا به دلیل اینکه پدر او هم در یک چنین مسابقه ای جانش را از دست داده حاضر به انجام این کار نمی شود و او را به عنوان خواننده به محل برگزاری این مسابقات می کشاند ولی …

نوربیت در دوران نوزادی از اتومبیلی به بیرون پرت شده و مک یک رستوران چینی به اسم آقای وانگ او را به فرزند خواندگی قبول کرده است . او در دوران جوانی مجبور می شود با دختر بسیار چاق ، عصبی و مستبد به اسم راسپوتیا ازدواج کند . در ادامه نوربیت با دوست دوران کودکی اش که دختری زیبا به اسم کیت ویلیامز است آشنا شده و به او علاقمند می شود . از سوی دیگر کیت نامزدی ثروتمند و خوش تیپ به اسم دیون دارد اما بتدریج که وقت بیشتری را با نوربیت می گذارند به او علاقمند می شود.