عده ای از مردم به دلیل وجود طوفان و رعد و برق های شدید، در یک خانه توقف می کنند و در آنجا با دو عروسک ساز و مجموعه ای از عروسک های عجیب و غریبشان آشنا می شوند که...
ارتش سری (به انگلیسی: Secret Army) نام یک سریال تلویزیونی معروف از محصولات شبکه بی.بی.سی در سال ۱۹۷۷ است. داستان‌های سریال توسط جرارد گرایستلر، تهیه کننده در شبکه بی بی سی که زمانی خلبان بوده بر پایه رویدادهای واقعی آفریده شده‌است. داستان «ارتش سری» مربوط به دوران جنگ جهانی و فعالیت‌های یک گروه نجات در بلژیک است. فعالیت‌های این گروه بیشتر به فراری دادن خلبان‌های بریتانیایی است که هواپیماهایشان در بلژیک سقوط می‌کند. اعضای گروه در بروکسل رستورانی دارند و ظاهراً مهماندارانی گرم برای افسران گشتاپو هستند که بروکسل را در اشغال خود دارند. شماری از اعضای گروه در جریان عملیات و همچنین بمباران‌های زمان جنگ کشته می‌شوند. پس از جنگ مردم شهر با این تصور که گردانندگان رستوران، خودفروخته و دوست افسران گشتاپو بوده‌اند آنها را مورد آزار قرار می‌دهند.
داستان تراژیک "نیکولای دوم" آخرین تزار روسیه. او به همراه همسر خود "الکساندرا" و دخترانش به سیبری تبعید می شود...
یک یاغی چندین فقره قتل و سرقت را مرتکب می شود و در نهایت سعی می کند بومیان را مقصر این جرم ها نشان دهد تا جنگی میان سرخپوست ها رخ دهد...
پس از مرگ «مارکوس اورليوس آنتونيوس» (گينس)، فرزند خوانده اش «ليويوس» (بويد) که نامزد اصلي حکومت به شمار مي آيد، تاج و تخت را به «کومودوس» (پلامر) پسر نامتعادل «سزا» مي سپارد و با اين کار باعث رنجش دختر امپراتور، «لوسيلا» (لورن) مي شود...
"تاراس" پس از سالها ماجراجویی با دوستان خود،زندگی آرام در مزرعه اش را شروع کرده.او توانسته پسر خود "آدری" را به مدرسه ای در لهستان بفرستد.در این زمان اوکراین زیر سلطه لهستان قرار داشت و آنها تلاش می کردند خود را از زیر سلطه آنها آزاد سازند.از طرفی "آدری" عاشق دختر یکی از بزرگان لهستان می شود و...
فیلم داستان زندگی "عیسی مسیح" از بدو تولد تا به صلیب کشیده شدن و رستاخیز پس از آنرا به تصویر می کشد...
انگلستان، اواخر قرن نوزدهم. سر رابرت کارگریو (رونالد لوویس)، جراح جوان و مشهوری که در حال انجام تحقیقات مهمی بر روی سیستم عصبی است، نامه ای از معشوق سابقش به نام مود (آدری دالتون)، دریافت می کند. در این نامه، مود که اکنون همسر بارون ثروتمندی به نام آقای ساردانیکاس (گای رولف) و ساکن مکانی دورافتاده در اروپای مرکزی به نام گورسلاوا است، از رابرت درخواست می کند که برای کمک به او بلافاصله راهی گورسلاوا شود...
یک شوالیه قصد دارد مخفیانه پادشاه ریچارد را از اسارت آزاد کرده و به تاج و تخت برگرداند...