
در حاشیه جنگ جهانی دوم، زنی انگلیسی و از طبقه اشراف به دورافتاده ترین قاره سفر می کند و در آنجا با طبیعتی وحشی و انسانهایی خشن روبرو می شود. این زن در آنجا مزرعه بزرگی را به ارث برده است. او به نگه داری از مزرعه بی میل است اما با اصرار های مردی که در آنجاست تصمیم میگیرد که آنجا را بازسازی کند و در این راه تجربیات زیادی به دست می آورند تا اینکه نیروهای ژاپنی آن سرزمین را بمباران می کنند و…

سال ۲۰۲۷ است و زنان دیگر نمی توانند بچهای به دنیا بیاورند. درحالی که بحران و آشفتگی پایه های تمدن بشری را متزلزل کرده، دنیای در شرف مرگ و نیستی، آخرین شانس بقایش را در وجود زنی به نام «کی» می بیند، که به گونهای غیر قابل درک باردار شده است و اکنون در حالی که فرقههای متخاصم ملیگرا به جان هم افتادهاند و رهبران دنیا شاهدند که چطور قدرت از دستشان خارج میشود، مردی سرخورده به نام «تیودور» (اوون) ماموریت مییابد از این زن محافظت کند و او را تا بندری همراهی کند تا این آخرین امید بشریت بتواند در امنیت کامل، کودکش را به دنیا بیاورد...