
داستان فیلم Fahrenheit ۴۵۱ براساس کتابی است که به قلم ری بردبری نوشته شده و با همین نام در سال ۱۹۳۵ منتشر شده است. در این فیلم، آیندهای به تصویر کشیده میشود که تمامی کتابها غیرقانونی تلقی و سوزانده میشوند. فارنهایت ۴۵۱، دمایی است که کاغذ در آن شروع به سوختن میکند. گای مونتاگ یکی از افرادی است که مسئولیت سوزاندن کتابها را دارد. او از جایگاهی که در این دنیا دارد بسیار خوشحال است. اما رفته رفته مدام این سوال در ذهن مونتاگ به وجود میآید که چرا کتابهای دنیا باید نابود شوند؟


مرکزیت سریال بر روی دختر جوان و زیبایی به نام کریستین بنا شده است. کریستین دانشجوی سال دوم وکالت، به عنوان کارآموز در یک شرکت معتبر مشغول به کار است. کریستن تمام تلاش و تمرکزش را بکار گرفته تا بتواند لیاقت و شایستگی خود را اثبات کند تا به جایگاهی قابل قبول در شرکت دست یابد، اما آشنایی کریستین به واسطه یکی از همکلاسی هایش با روشی از کسب درآمد، او را وارد دنیای پرهیجان آن کار می کند. روش کار به اینصورت می باشد که دختران جوان در ازای دریافت مبالغ هنگفتی وارد رابطه عاطفی و جنسی با مردان و مشتریانشان میشوند...

مردی برای تهیه یک فیلم باید به مدت ۵ روز بدون هیچ دوستی و یا آب و غذایی در یک منطقهی دور افتاده زندگی کند. او یک روز در جنگل به وسیلهی صدای یک سقوط تکان دهنده از خواب بیدار می شود. رفته رفته همه چیز عجیب و غریب می شود، زیرا حس میکند یک نفر یا یک چیز او را تحت نظر دارد...

داستان پویانمایی درباره مرغی به نام لیفی است که در مزرعهای کوچک همراه با عده زیادی از مرغهای دیگر زندگی میکند. اما لیفی از تمام مرغهای دیگر مزرعه متفاوت است، چرا که او روی تخمهایش نمیخوابد. به این دلیل که میداند بعد از جوجه شدن تخمها، آنها را از وی جدا میکنند. بنابراین در آرزوی داشتن جوجههای خودش تصمیم میگیرد از مزرعه فرار کند…