داستان سریال در مورد گم شدن دختری نوجوان است. "رابین گریفین" کارآگاه زن جوانی است که برای دیدن مادر پیر و در حال مرگ آن دختر، به زادگاه خود در نیوزلند باز می گردد، و از سوی پلیس شهر از او درخواست می شود به دلیل داشتن تخصص در مورد کودکان و نوجوانان به آنها کمک کند.
جانی بلیز در دوران جوانی و زمانیکه حال پدرش بشدت وخیم است مفیستو یا همان شیطان نزد او آمده و با او معامله ای می کند . او حاضر می شود به ازای شفای پدرش از بیماری روح خود را در اختیار شیطان بگذارد اما در ادامه در می یابد فریب خورده است...