هنگ کنگ، سال ۱۹۶۲٫ «لی ژن» (چئونگ) منشی یک شرکت صادراتی است و شوهرش که در یک شرکت ژاپنی کار می کند، دائم در سفر است. خیلی زود میان «لی – ژن» که در یک واحد آپارتمانی شلوغ زندگی می کند و همسایه اش، روزنامه نگاری به نام «چو» (لئونگ چیو وای)، صمیمیتی به وجود می آید.
یکی از ژنرال ها به امپراتور "تنگ" خیانت می کند و خود را بعنوان امپراتور در پایتخت شرقی جا می زند. فرزند یکی از کارگران برده ی او به معبد شائولین می گریزد تا کونگ فو یاد بگیرد و از کسی که عامل مرگ پدرش بوده انتقام بگیرد و...
یک استاد در حال مرگ از آخرین شاگردش تقاضا میکند به ۵ شاگرد سابقش سر بزند، ۵ شاگردی که هرکدام به یک سبک خاص کونگ‌فو مسلط می باشند...
یتیمی که در یک مدرسه کونگ فو بزرگ شده است ، جایی که با او بسیار کمتر از یک سگ رفتار می شود پس از کمک به یک گدای مشا پیر ، زندگی اش به کل تغییر می کند...