

کرم یک تاجر موفق و وارث یک خانواده شرابساز معتبر است. در حالی که در سفر به تاکستان خانواده اش در مونته نگرو است، با سودا، دانشجوی حقوق که به عنوان بخشی از برنامه اراسموس از مونته نگرو سفر می کند، ملاقات می کند. بلافاصله جرقه ای به وجود می آید و پس از یک روز رویایی که با هم در مونته نگرو گذرانده اند، آنها توافق می کنند که دقیقا یک سال بعد در همان مکان ملاقات کنند. اما سرنوشت مداخله می کند و آنها به طور غیرمنتظره ای نه در تاکستان های مونته نگرو، بلکه در استانبول به هم می پیوندند. سودا در حالی که به مادرش در محل کار به عنوان خدمتکار در خانه یک خانواده معتبر کمک می کند، از اینکه متوجه می شود برای کرم کار می کند شوکه می شود. اگرچه کرم از دیدن سودا که از چنین ریشه های فروتنی می آید شگفت زده می شود، اما احساسات او نسبت به او غیرقابل انکار است. متأسفانه خانواده کرمس با قضاوت او موافق نیستند و در نتیجه به اندازه عشق او درگیری ایجاد می شود. با این حال، این زوج برای غلبه بر مبارزات و اختلافات طبقاتی خود دست به هر کاری می زنند - هر کاری که عشق خود را بدون محدودیت زندگی کنند.

۱۹۶۳، شهروندان یونانی و ترک قبرس در کنار هم و بدون هیچ مشکلی با آرامش زندگی می کنند. خانواده مرفه درلی با خوشبختی زندگی می کردند و تجارت بسیار موفقی در این جزیره داشتند. سپس یک روز، خانواده آنها به همراه سایر خانواده های ترک مورد حمله قرار گرفتند، در آنچه امروز به عنوان "کریسمس خونین" شناخته می شود. بسیاری از اعضای بسیاری از خانوادهها از هم پاشیده شدهاند، بسیاری از خانهها و روستاهای خود آواره شدهاند و در جستجوی پناهندگی در هر کجا هستند. رهبر خانواده درلی، کمال؛ رهبر هزاران ترکی می شود که در جاده به دنبال پناه هستند. آنکارا یک بازپرس مخفی را به جزیره می فرستد که به شهر لفکوشا می رسد و مسیر تاریخ را تغییر می دهد. او تبدیل به قهرمان مخفی جزیره می شود که تنها با نام "آنکارالی" شناخته می شود، او نیز اکنون به طور موقت از نامزدش جدا شده است، پس از ورود او، خانواده کوچک آنها با خانواده درلی در هم می آمیزد.

حلقه داستان انتقام دو جوان به اسم های کاعان و جهانگیره. جهانگیر پسر ایلهان تپلی که کارهای قانونی و غیرقانونی پدرش رو ادامه میده تصادفی با کاعان آشنا میشه و با هم دوست های صمیمی میشن. کاعان و جهانگیر جعبه های قرمزی دریافت میکنن که توش یه دی وی دی هست و در پی اون وارد یه عملیات انتقام بزرگ میشن. اسم حلقه از یک باند تبهکاری باقدمت زیاد به اسم سه حلقه گرفته شده که جهانگیر و کاعان سعی در نابودیش دارن.