این داستان، به بررسی روابط عاشقانه میان دو شخصیت نابینا می‌پردازد و چالش‌ها و لذت‌های عشق امروزی را به تصویر می‌کشد.
این فیلم به شرح اتفاقاتی می‌پردازد که در صبح روز ۲۷ فوریه ۲۰۰۲ در قطار سابرماتی، در نزدیکی ایستگاه گودرا در ایالت گجرات رخ داده است.
داستانی تخیلی که از رویدادهای واقعی الهام گرفته، ماجرای ناپدید شدن چند کودک از یک محله فقیرنشین در منطقه ۳۶ را روایت می‌کند. یک مامور پلیس مصمم، درگیر پرونده‌ای پیچیده می‌شود و باید با یک قاتل زنجیره‌ای روبرو شود. در جریان این تحقیقات هولناک، رازهای تاریکی نیز آشکار خواهد شد.
داستان واقعی افسر پلیس IPS مانوج کومار شارما و شرادها جوشی ...
میشا که پس از ۱۵ سال به املاک خانواده سلطنتی خود باز می گردد تا با پدر جدا شده اش ملاقات کند، اما متوجه می شود که او گم شده ...
سانجی و آدیتی، عاشق هم می شوند و آرزوی ازدواج دارند. با این حال، با دانستن اینکه والدین آنها را قبول نمی کنند، آنها برنامه ای برای متقاعد کردن آنها در نظر می گیرند...
مدهاو با دختری به نام ریا آشنا می شود و عاشق می شود. پس از تلاش برای متقاعد کردن او برای تبدیل شدن به دوست دخترش، او از صمیم قلب موافقت کرد که دوست دختر او شود.