در این کمدی معمایی قتل، چندین شیاد که ادعا میکنند پسر یک میلیاردر تازه درگذشته هستند، برای به دست آوردن ثروت او در یک کشتی تفریحی لوکس با یکدیگر رقابت میکنند.
داستان درباره گروهی از دوستان است که در یک شام دوستانه، ناخواسته اسرار پنهانی یکدیگر را فاش میکنند و این رویداد، روابط آنها را دستخوش تغییرات بزرگی میکند.
باب بیسواس، یک نماینده بیمه است که پس از هشت سال در کما از بیمارستان مرخص می شود و همسرش مری و پسرش بنی از او استقبال می کنند.اما او حافظه خود را از دست داده و گذشته را به یاد نمی آورد...