
گرو که به همراه سه دخترش (که در سری اول به فرزندی گرفت) ، زندگی جدیدی را با لوسی (که در سری دوم با او آشنا شد) آغاز کرده، قصد دارد تا تمام شرارت های پیشین خود را کنار بگذارد و به زندگی اش بطور عادی ادامه دهد. همه چیز به خوبی پش می رود تا اینکه سر و کله برادر دوقلواش درو که بسیار دلرباتر، خوش قیافه تر و موفق تر از گرو است پیدا میشود و این دو برادر با هم همراه میشوند تا آخرین شرارتشان را انجام بدهند...

اتفاقات در آپارتمانی در محله ی منهتنِ آمریکا می گذرد که در آن زندگی سگی به نام مَکس به عنوان یک حیوان خانگی با آمدنِ یک هم خانه ی دیگر به نامِ دوک تغییر می کند. آنها همیشه با هم اختلاف و درگیری دارند ، اما وقتی که می فهمند یک خرگوشِ زِبلِ سفید به نامِ گولهبرفی سعی دارد تا یک ارتش از همه ی حیوانات بی خانمان تشکیل دهد تا انتقامی از حیواناتِ خانگی و صاحبانشان که زندگیِ خوشحالی دارند ، بگیرد ، تمامِ اختلاف های خود را کنار می گذارند و…

رایلی دختر ۱۱ ساله و شادی است که بخاطر شرایط خانوادگی، مجبور می شود به همراه پدر و مادرش به شهر سان فرانسیسکو نقل مکان کند. رایلی در این شهر جدید باید دوستان جدید پیدا کرده و وضعیت خودش را با این محیط تطبیق دهد. با اینحال ۵ احساس مهم ذهن او شامل "خوشی"، "ناراحتی"، "خشم"، "ترس" و "انزجار" قادر نیستند در موقعیت جدیدی که رایلی در آن قرار گرفته مدیریت همیشگی شان را بر ذهن او داشته باشند و دائما در حال کشمکش هستند، اما...