
فرات آشپزی که سرش تو کار خودشه و یه روز تصمیم میگیره یه درس حسابی به مربی زندگی (کوچینگ فردی) که خودشو دکتر عشق معرفی میکنه بده، چون با سرنوشتش بازی کرده بود. فرات که با عصبانیت راهی این مسیر شد، چشم باز کرد و دید در یه رستوران فرانسوی است و چون قبلا هم سرآشپز خوبی در یه رستوران فرانسوی بود با علاقه شروع به کارش میکنه و در این حین عاشق صاحب رستوران، ناز سویلوئر که دختر بسیار زیبایی بود میشه. فرات که یه جادوگر آشپزی حساب میشد که با ترکیب غذاهای غربی و شرقی همه رو شگفت زده میکرد متوجه میشود که تنها دستورالعملی که در دفترش نیست، طرز تهیه ی عشق است.


جم و ریحان قرار بود صاحب بچه ها ی سه قلو بشن و درست روز تولد جم این بچه ها بدنیا اومدن ولی یکیشون موقع تولد میمیره. درست همون روز یه بچه تازه متولد شده رو که در حیاط مسجد ترک شده بود به بیمارستان میارن و جم تصمیم میگیره اونو به جای بچشون که مرده بود بزرگ کنه. الان اون بچه ها بزرگ شدن و هرکدوم زندگی خودشون رو دارن ولی سریال مدام بین گذشته و زمان حال در گردشه…