

داستان این سریال در مورد خبرنگاران یک شبکه ی خبری است که به دنبال کشف حقیقت اند . چویی این ها ( Park Shin Hye ) خبرنگاری است که سندرم پینوکیو دارد . هر وقت که بخواهد دروغ بگوید یا تظاهر کند ، به شدت دچار***که شده و خودش را لو میدهد . چویی دال پو ( Lee Jong Suk ) خبرنگار یک شبکه ی تلویزیونی است و با این که خوشتیپ است ولی نمیداند چطور باید رفتار کند که دیگران او را دست کم نگیرند ولی با این حال خبرنگاری موفق است که حافظه ی تصویری هم دارد. این دو در طول سریال با هم آشنا شده و عاشق یکدیگر میشوند.

«پارک هیه – بونگ» (هیه – بونگ) در کناره ی رودخانه ی هان درسئول اغذیه فروشی کوچکی را اداره می کند و با دو پسر، یک دختر و نوه اش زندگی می کند. یک روز هیولایی از اعماق رودخانه بیرون می آید و نوه ی خانواده را می رباید. همه ی اعضای خانواده بر آشفته و درمانده هستند ولی هنگامی که می فهمند نوه زنده است در پی نجات او بر می آیند...

کره جنوبی، سال ۱۹۸۶. برای دومین بار جسد یک زن، با دست و پای بسته، و در حالی که مورد تجاوز قرار گرفته پیدا می شود. دو کارآگاه پلیس محلی خشن و خیره سر مامور رسیدگی به این پرونده شده و بدون هیچ ترفند خاصی، تنها با شکنجه و بازجویی مظنونین در کارشان جلو می روند. تا اینکه یک کارآگاه حرفه ای از سئول می آید تا به آن دو در تحقیقات کمک کند. بعد از پیدا شدن سومین جسد زن، آنها سرنخ هایی از این قاتل سریالی بدست می آورند...