سه جادوگر پیشگویی میکنند که مکبث پادشاه میشود. با وسوسه همسرش، او پادشاه را میکشد و از ترس، کشتارهای بیشتری انجام میدهد تا اینکه جنگ داخلی منجر به سقوط و مرگ او میشود.
داستان از یک بزبان ناامید آغاز میشود که برای رهایی از طلسمی که مانع ازدواجش شده، به جادوگری پناه میبرد. جادوگر نیز برای محک زدن او، وظایفی دشوار و تقریبا غیرممکن به او میدهد.