»جيمز باند اصلي« (نيون) پس از ماجرايي عاطفي با »ماتاهاري«، اعلام بازنشستگي مي کند؛ اما وقتي معلوم مي شود که سازمان تبهکاري بين المللي »اسمرش« قصد تسخير جهان را دارد، به کار بر مي گردد...
داستان حول محور یک کارمند عادی بانک به نام فردی کلگ می چرخد. فردی که تمایل زیادی به جمع آوری پروانه ها دارد، با ربودن یک دانشجوی جوان هنر به نام میراندا گری ناگهان تبدیل به یک تهدید می شود...
«پروفسور هنري هيگينز» (هريسن) با رفيق زبان شناسش، «سرهنگ پيکرينگ» (هايد-وايت) شرط مي بندد که مي تواند دختر گل فروش و عامي لندني، «اليزا دوليتل» (هپبرن)، را به خانمي متشخص بدل سازد که فصيح و بليغ حرف بزند...
شکارچی خون آشامها، ون هلسینگ، به ترانسیلوانیا بازگشته تا یک خون آشام خوش تیپ و قیافه بنام بارون را نابود کند. او به دست معلم یک مدرسه بنام ماریان درست شده است...
داستان در مورد محاصره غافل گیر کننده ۴۰۰ هزار سرباز بریتانیایی و فرانسوی به دست نازی ها است. نازی ها با روحیه بالا در حال درهم کوبیدن آنها بودند و سربازان نیز برای فرار از مرگ به سوی دونکرک (جایی که فاصله خاک اروپا و بریتانیا درحداقل ممکن بود) عقب نشینی میکردند...