
سو جی هان کسی که قبلا یک گانگستر بوده حالا مدیر عامل یک شرکت شده. او با استخدام و دادن فرصت دوباره به افراد سابقه دار سعی می کند باندهای جنایی را منحل کند. از طرفی گو اون ها یک کانال یوتیوب مخصوص کودکان دارد. او قصد دارد تا با الهام از پسری که در بچگی تنها همبازی او بود به دیگران عشق و شادی بدهد. یک روز به طور تصادفی او باعث آسیب به سو جی هوان می شود و …


پارک جو هیونگ (Song Joong-Ki) در هشت سالگی به فرزند خواندگی گرفته شده و همراه خانواده اش به ایتالیا می رود جایی که نامش به وینچنزو کازانو تغییر پیدا کرده و به عنوان یک وکیل و مشاور مافیا فعالیت میکند اما به دلیل به وجود آمدن جنگ میان گروه های مافیایی مجبور می شود به کره جنوبی فرار کند. در آنجا عاشق هونگ چا یونگ (Jun Yeo-Bin) می شود کسی که یک وکیل سخت کوش است و برای برنده شدن در پرونده هایش دست به هرکاری میزند …


یون سه ری (Son Ye-Jin) وارث ثروتمند در کره جنوبیست که در مسیر مسافرت هوایی به طوفان شدیدی برخورد کرده و مجبور میشود در کره شمالی فرود اضطراری کند. در آنجا به طور اتفاقی با لی جونگ هیوک (Hyun-Bin) که افسر ارتش کره شمالیست ملاقات میکند و لی جونگ هیوک تصمیم میگیرد تا یون سه ری را پنهان و از او محافظت کند و…


هوانگ شی موک در بچگی جراحی مغزی داشته است، که باعث شده احساسات خودش را از دست بدهد. اکنون به عنوان دادستان کار میکند.او تنها به چیزهای معقول باور دارد، ولی سرد و تنها است. او همچنین یکی از تنها دادستانهایی است که درگیر فساد نشده است، یک روز جسدی جلوی وی پیدا میشود. او با ستوان پلیس، هان یو جین در صحنه جرم ملاقات میکند. آنها با یکدیگر کار میکنند تا فساد را در اداره دادستانی از بین ببرند و یک پرونده قتل زنجیرهای را حل کنند.