بر اساس رمان عاشقانه ای به همین نام محصول سال ۲۰۱۴ ، این فیلم نیز داستان عاشقانه دو جوان به نام های تسا و هاردین را نمایش میدهد، در حالی که تسا درگیر مشکلاتش در رابطه با هاردین است بر سر دو راهی ای قرار میگیرد که میتواند زندگی آنها را برای همیشه تغییر دهد…
این فیلم بر اساس رمانی به همین نام اثر آنا تاد ساخته شده و داستان دختر جوانی به نام تسا را روایت می کند. تسا دختری وظیفه شناس و متعهد است که به معشوقه دبیرستانی خود وفادار است. او با جاه طلبی های زیاد و آرزوهای بسیار بزرگ وارد دانشگاه می شود اما هنگامی که با پسری مرموز به نام هاردین اسکات دیدار می کند، همه چیز عوض می شود. هاردین که پسری گیرا و سرکش است، تمام افکار و زندگی تسا را به چالش می کشد…
داستان این سریال در سی سال آینده جریان دارد که استعمار فضا و کوچ کردن به یک سیارهی جدید ، دیگر تبدیل به یک واقعیت انکارناپذیر شده است. حال خانواده رابینسون یکی از گروه‌هایی هستند که مورد آزمایش قرار گرفته‌اند. این خانواده از میان افراد زیادی انتخاب شدند تا یک زندگی جدید در یک دنیای بهتر و زیباتر را برای خود درست کنند. شرایط همانگونه که به ظاهر دیده میشود راحت نبوده و هنگامی که این مهاجران قصد دارند به خانهی جدید خود بروند ، در میان راه دچار خطرات و مشکلات زیادی می‌شوند...
هنگامی که اختلال و حمله عصبی سبب میشود تا یک پدر و مادر (نیکلاس کیج و سلما بلیر)، دچار مشکلات روانی شوند، دختر نوجوان و پسر کوچکشان بایستی تا یک ۲۴ ساعت دیوانه‌وار را تحمل کرده و از دست آنها نجات پیدا کنند…
یک دختر عکاس به نام ریگبی سعی دارد از طریق لنز خود نگاهی به زندگی مادرانه بعضی از زن ها بیاندازد...
"پری" یک قبلاً ستاره‌ی موسیقی راک بوده اما حالا یک مرد متاهل صاحب فرزند است. او به مناسب تولد ۴۰ سالگی اش، او تصمیم میگیرد دوباره به یاد قدیم سراغ موسیقی راک برود که در این راه با دوست دختر سابق و همینطور اعضای گروهش تجدید دیدار میکند و....
در دهه ۹۰ میلادی در شهر لس آنجلس پلیس شهر بدترین رفتار ممکن را با سیاهپوستان شهر داشت و به همین دلیل اداره پلیس درگیر پرونده سوءرفتار با شهروندان بود.در همین حال همسر سابق یکی از بازیکنان موفق و سیاه پوست فوتبال آمریکایی به او جی سیمپسون به طرز وحشیانه ای به قتل می رسد...
الی مک آلیستر، قهرمان ۱۱ ساله داستان است که تلاش می کند تا در جام فیستا (مسابقات بولینگ) برنده شود. همچنین در این راه عموی او شان، که یک طراح مُد می باشد نیز به او ملحق می شود. شان که زیاد با خانواده اش مخصوصاً پدرش در ارتباط نبوده، سعی می کند از این فرصت استفاده کند تا رابطه قطع شده میانشان را دوباره جوش دهد...
خانواده ای که برای تعطیلات به یک کلبه جنگلی رفته اند، با یک خانواده دیگر مواجه می شوند که قصد کشتن آن ها و دزدیدن هویت شان را دارند...