این فیلم بلانچ رنارد را دنبال می کند که با گرِگ لاموروکس آشنا می شود ، اما به زودی او خود را در یک رابطه سمی با مردی مالک و خطرناک گرفتار می می بیند ...
یک زن بدون فرزند با دختر جوان دوستش پیوند عمیقی برقرار می کند..
سه ماه پس از زنده ماندن از یک حمله تروریستی در یک اغذیه فروشی، میا هنوز آسیب دیده است و قادر به یادآوری وقایع آن شب نیست. او در تلاش برای حرکت رو به جلو، خاطراتش را بررسی می کند و قدم هایش را دوباره دنبال می کند..
یک راهبه قرن هفدهمی درگیر یک ماجراهای ممنوعه می شود، اما این دیدگاه های مذهبی تکان دهنده او است که کلیسا را تا هسته اصلی آن تهدید می کند...
درمورد فردی است که به اولین علاقه خود ، نویسندگی تبدیل می شود.
در اواخر دهه ۱۹۵۰ در شهر شاتورو فرانسه، راشل، یک کارمند اداری مدرن، با فیلیپ، یک مرد جوان و معروف که در یک خانواده بورژوازی (این واژه به دستهٔ بالاتر یا مرفه و سرمایه‌دار در جامعه اطلاق میشود) متولد شده، ملاقات می کند. حاصل این دیدار و عشق میان آنها یک فرزند دختر میشود اما خیلی زود فیلیپ از راشل جدا شده و او باید به تنهایی دخترش را بزرگ کند. تنها دلخوشی راشل دخترش هست و سعی میکند تا نام خانوادگی فیلیپ را به هر شکلی که شده برای او بگیرد اما...
چند مرد ۴۰ ساله که همگی در آستانه بحران میان سالگی به سر میبرند تصمیم به تشکیل اولین تیم شنای هماهنگ مردانه باشگاه شنای خود میگیرند
یک زن موفق که صاحب یک شرکت بازی های ویدیویی‌ست، توسط مردی ناشناس مورد تجاوز قرار میگیرد و زمانی که تلاش میکند به دنبال او بگردد و هویتش را فاش کند، وارد یک موش و گربه بازی خطرناک می شود...
ویکتوریا یک وکیل مطلقه سی و چند ساله است که تمام وقت و انرژی خود را برای بزرگ کردن دخترانش اختصاص داده است. تا اینکه در مراسم عروسی یکی از دوستانش با یک دوست قدیمی به نام وینسنت دوباره ارتباط برقرار میکند. پس از این ملاقات زندگی او قرار است به کلی تغییر کند...