

داستان سریال در صدها سال آینده می گذرد. جائی یک فاجعهی ناگوار باعث از بین رفتن بشریت شده است. اندک افراد بازمانده که مسافران نامیده می شوند در می یابند که چگونه میشود اطلاعات را به گذشته ارسال کرد. آنها تلاش میکنند تا به مردم زمان حال (قرن ۲۱) هشدار های لازم را بدهند بلکه از وقوع این فاجعه جلوگیری کنند...


داستان در مورد زنی بنام اِوی است که مدیر تدارکات یک شرکت می باشد. یک روز اِوی با مردی بنام خاویر دیدار میکند و فوراً عاشق او می شود. خاویر یک آدم خوشگذران و آزاد است و همیشه به دنبال هیجان می باشد. اِوی متوجه می شود که خاویر با این طرز تفکر زندگی میکند که باور دارد تا چند وقت دیگر آخرالزمان فرا می رسد...

فیلم در دوران ماقبل تاریخ شروع می شود جائیکه با ظهور بلوکه ای عظیم میمونها وحشتزده به اینسو و انسو می روند. سپس به عصر مدرن می رویم جائیکه بلوکه ای دیگر روی ماه کشف شده است که امواجی را مداوما به مشتری می فرستد. دکتر دیوید بومن (کی ر دول آ)، فرانک پولی (گری لاکوود)، سه دانشمند منجمد شده و هال ۹۰۰۰ کامپیوتری که مغز سفینه است به مشتری فرستاده شده اند تا گیرنده امواج را شناسایی کنند. اما این ماموریت با خطر مواجه شده است، هال ۹۰۰۰ باید تصمیم بگیرد که جان خدمه مهم تر است و یا اهداف ماموریت.

«جك ریپر» ژنرال روان پریش ارتش و رئیس یک پایگاه هوایی در امریکاست که در اقدامی خودسرانه تهاجمی هسته ای علیه شوروی به راه می اندازد و رئیس جمهور و سیاستمداران آمریکا پس از آگاهی از این عمل با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات می گردند.