
فیلم در یک روستا قبل از جنگ جهانی اول در آلمان روایت میشود. یک سری اتفاقات عجیب باعث وحشت روستاییان شده است که از جمله ی آنان میتوان به سقوط پزشك دهكده از اسب بر اثر تله ای كه برای او گذاشته می شود، قتل مرموز زن یكی از دهقانان، شكنجه و آزار یك كودك عقب مانده ذهنی، ربودن پسر ارباب ده و كتك زدن و آزار او، و به آتش كشیده شدن انباری ارباب ده و تخریب مزرعه كلم او ، اشاره کرد. نه پلیس و نه رو ستاییان هیچکدام نمیدانند که چه کسی مسبب این اتفاقات است. فیلم از زبان یک راوی نقل میشود که زمانی معلم دهکده بوده و اکنون که فیلم را روایت میکند صدای ضعیف و فرتوت او نشان از گذشت سالیان زیاد از عمر او پس از آن اتفاقات دارد. در نتیجه دیدن فیلم مطمئنا خالی از لطف نیست.

“کتابخوان” راجع به دو نسل است: میشل برگ (با بازی رالف فاینس) پسری که در سنین نوجوانی عاشق و همخانه ی زن میانسالی به نام هانا (با بازی کیت وینسلت) میشود و روابط عاشقانه ای که روز به روز بیشتر میشود، ولی پس از چند سال هنگامی که “میشل” در رشته ی حقوق تحصیل میکند، متوجه میشود که عشق قدیمش “هانا”، به جرم جنایات جنگی و عضویت در حزب نازی آلمان در دادگاه کیفری در حال محاکمه است و این مسئله زندگی او را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.