

سریال فرزندان هرج و مرج حول زندگی گروهی از الواط یکی از شهرهای کوچک آمریکا میپردازد که علاقه زیادی به درآمدهای غیر قانونی،خرید و فروش مواد و ... دارند.. عشق آنها اسلحه،موتور سیکلت و فیلم است.. و در درگیری هایی که بین این گروه و مردم عادی و حتی کلانتر و پلیس های شهر رخ میدهد جالب توجه است..


سریال داستان پسری است به اسم "ند". "ند" ۹ سالشه که متوجه میشود توانایی خارقالعادهای دارد: میتواند موجودات مرده را تنها با یک بار لمس کردن زنده کند . "ند" اما خبر از محدودیتهای این موهبت نداره. همان روز مادر "ند" میمیرد و ند هم زندهاش میکند. یکدقیقهی بعد پدر دختر همسایه میمیرد. شب موقعی که مادرش میبوسدش، مادرش هم میمیرد. محدودیتها اینهاست: ۱- اولین تماس زنده میکند و دومین تماس جان رو میگیرد، برای همیشه. ۲- اگه موجودی را که زنده کرده ظرف یک دقیقه دوباره برنگرداند یکی دیگر به جاش خواهد مرد. "ند" البته عاشق دختر همسایه هم بوده. ۱۸ سال بعد، "ند" شده یک pie-maker موفق و منزوی. تقریبا با هیچ کس رابطهای ندارد. یه کارآگاه خصوصی به اسم "امرسون کد " اتفاقی متوجه توانایی ند میشود و با هم شروع به کار میکنند، به این شکل که "امرسون" پروندههای قتل رو پیدا میکند، "ند" هم با زنده کردن مقتول و پرسیدن چندتا سوال به حل پرونده کمک میکند. یکی از پروندهها مربوط میشود به قتل دختری روی قایق تفریحی. دختری به اسم "چارلوت چاک چارلز" دختر همسایهی "ند"، عشق دوران کودکیش که پدرش را اتفاقی کشته بود...

"ناتاشا" که یک تعمیرگاه ماشین دارد و همچنین یک گروه موسیقی نیز دارد که خواننده این گروه نیز می باشد. به دلیل رانندگی خوبش مورد توجه باند های قمار باز مسابقات غیرمجاز می شود که از او دعوت می کنند تا به عنوان راننده ماشین های مسابقیشان به آنها بپیوندد اما ناتاشا به دلیل اینکه پدر او هم در یک چنین مسابقه ای جانش را از دست داده حاضر به انجام این کار نمی شود و او را به عنوان خواننده به محل برگزاری این مسابقات می کشاند ولی …