
الی مک آلیستر، قهرمان ۱۱ ساله داستان است که تلاش می کند تا در جام فیستا (مسابقات بولینگ) برنده شود. همچنین در این راه عموی او شان، که یک طراح مُد می باشد نیز به او ملحق می شود. شان که زیاد با خانواده اش مخصوصاً پدرش در ارتباط نبوده، سعی می کند از این فرصت استفاده کند تا رابطه قطع شده میانشان را دوباره جوش دهد...


مرد کلاهبرداری به نام "ماریوس جوسیپوویک" به خاطر نپرداختن بدهیاش به تبهکاری خطرناک در حال فرار است. او برای بدست آوردن سرپناهی امن خود را به عنوان "پیت"، زندانی همبندش جا میزند و به خانوادهی مادری از هم پاشیدهی پیت میپیوندد. خانوادهای پر هیجان و نامتعارف که ممکن است پای او را به خطراتی باز کنند که سعی در فرار از آن را دارد و شاید در این مسیر بتواند صاحب خانوادهای مهربان شود که تابحال هرگز مزه آنرا نچشیده...

داستان فیلم در سال ۲۰۱۷ اتفاق می افتد . در این زمان تکنولوژی بسیار پیشرفت کرده است و روابط از بین رفته است. انسان ها تمامی کارهای خود را به روبوت هایی که کاملا از نظر فیزیکی و مانند خودشان هستند واگذار کرده اند و این روبوت ها هستند که تمامی کارهای انسانی را انجام میدهند و فقط وظیفه ی کنترل آنها را بر عهده دارن و ...