
یک پروفسور بازنشسته آمریکایی به تنهایی در آپارتمانی لوکس در رم زندگی می کند.او با مردی ایتالیایی به نام "مارکزا" و همراهان او برخورد کرده و مجبور می شود آپارتمان طبقه بالای خود را به آنها اجاره دهد.از این لحظه آرامش هر روز او بوسیله مستاجران از بین رفته و تبدیل به آشوب می شود...

"آرتور بیشاپ" آدمکشی حرفه ایست که تنها زندگی میکند و از طریق دریافت سفارش قتل، دستمزد بالایی دریافت میکند. شعار "بیشاپ" این است که هرگز برای خودت همدستی نگیر. یکی از سفارشات دریافتی وی کشتن یکی از دوستان قدیمی و ثروتمند خود اوست، پس از کشتن این مورد، پسر مقتول که شیفته "بیشاپ" شده از او میخواهد تا به عنوان دستیار کمک حالش باشد ولی...

"جو" پس از مرگ پدرش به غرب وحشی میرود تا تبدیل به یک مرد واقعی شود. او از اسلحه، دعوا و خشونت بیزار است و عاشق شعر خواندن است. همچنین دوچرخه را به اسب ترجیح می دهد. سه معلم او هرکاری میکنند نمی توانند آموزش های لازم برای جنگیدن و دفاع را به او یاد دهند، تا اینکه "جو" عاشق یک دامدار جوان می شود و بخاطر حسادت مردی مسلح بنام "مورتون" به عشق آنها، تصمیم میگیرد از خود دفاع کند...

چهار برادر روستایی که به تازگی پدر خود را از دست داده اند به همراه مادر خود به برای پیدا کردن کار به شهر میلان می روند. جایی که برادر بزرگترشان هم اکنون در آنجا مشغول کار است و تصمیم دارد با دختر مورد نظر خود ازدواج کند. اما پیدا کردن کار به این سادگی ها هم نیست و برادر ها با مشکلات جدید تری رو به رو می شوند...

پس از سپری کرده سه سال در میدان نبرد،"ژنرال مارکوس وینیسیوس" به روم بازگشته و با "لیژیا" برخورد و عاشقش می شود.او یک مسیحی است و نمی خواهد ارتباطی با یک جنگجو داشته باشد.با اینکه او در روم بزرگ شده اما دخترخوانده یک ژنرال بازنشسته بود و در حقیقت گروگان روم محسوب می شود."مارکوس" نزد امپراتور می رود تا او را در ازای خدماتی که انجام داده بدست آورد...