اول ژانویه ی ۱۹۰۰ کودک شیرخواره ای روی عرشه ی کشتی مسافری «ویرجینین» که به سوی امریکا در حرکت است، پیدا می شود. بچه که اسم «هزار و نهصد» رویش گذاشته شده در همان کشتی بزرگ می شود و در جوانی (رات) به شهرت می رسد. او پیانیست غریبی است که هرگز پا بر خشکی نگذاشته است…
یک پزشک جوان و مشتاق به اسم "رابرت مریوال" خودش را در خدمت یک پادشاه می بیند و اینکه یکی از چاپلوسان عزیز پادشاه را نجات داده است. و از همین فرصت استفاده می کند و جایگاه خودش را حفظ می کند...
سیلویا به سختی کار می کند تا دخترش مری را ، از سه مردی که او را احاطه کرده اند دور کند . زمانی که او تصمیم می گیرد به انگلیس برود و مری را نیز با خود ببرد ، آن سه مرد از اینکه مهمترین زن زندگیشان را از دست می دهند ناراحت شده و ...
زنی که مادر دو دختر است همسر خود را غرق می کند. با کمک پزشک قانونی محلی روی قتل سرپوش گذاشته می شود. دختران او نیز در روابط خود مادر خود را الگو قرار داده و...