تد کانکافی، به یک جنایت ناراحت کننده متهم شده است. او به مناطق وحشی کوئینزلند شمالی فرار می کند...
داستان درباره‌ی کشاورز استرالیایی است که پس از جنگ گالیپولی که در سال ۱۹۱۹ میلادی رخ داد، به ترکیه می رود تا به دنبال ۳ پسر گمشده اش بگردد. زمانی که او در یک هتل استانبول اقامت می کند، با مردی بنام "آشی" آشنا می شود که مدیر هتل است و...
داستان فیلم در مورد یک کارآگاه بومی دایره جنایی است به نقطه ای دور افتاده باز می گردد تا قتل دختر جوانی را بررسی کند...
داستان کارمندی است که باید برای کار به شهری مسافرت کند، اما در جاده اتفاقی برای او رخ می دهد که باعث می شود با یک مرد مُرده، یک خانم زیبا و یک چمدان پر از پول روبرو شود. او که قصد دارد کار درست را انجام دهد، متوجه می شود در یک برنامه خطرناک گیر افتاده است...
در زمانی که بک خورشید گرفتی رخ می دهد به طور عجیبی ناحیه ای از کره زمین دچار یخ زدگی میشود و عصر جدید از بخبندان زمین شروع میشود...
هر فصل از این سریال که جوایز بسیاری برده ۱۳ قسمت بوده و به ظهور و سقوط چهره های واقعی مجرمان استرالیایی از زبان هر دو طرف (مجرم و قانون ) بیان میشود. با پخش هر فصل در زمان های مختلف در شهر خواهید بود با کارفرماهای خلافکارای جدیدی که پلیس قصد گرفتن انها را دارد.
جو کنراد (استیو آستین) در یک زندان منتظر اجرای حکم اعدام است. اما توسط یک تهیه کننده متمول تلویزیونی برای شرکت در یک برنامه خریداری میشود. بنابراین به یک جزیره متروک برده میشود که باید تا پای جان با ۹ نفر قاتل محکوم به اعدام دیگر از سراسر جهان مبارزه کند تا فردی که زنده می ماند آزادیش را به دست آورد.
در آخرين روزهاي جنگ جهاني دوم، «ژنرال داگلاس مک آرتور» تصميم گرفت به قولي که در سال ۱۹۴۲ داده بود، وفا کند و دوباره پس از عقب نشيني اجباري از فيليپين، به آن جا برگردد. بيش از پانصد سرباز امريکايي در اردوگاهي در فيليپين اسير ژاپني ها بودند و با آنان رفتاري بي رحمانه صورت مي گرفت و «مک آرتور» مي خواست مطمئن شود که اين سربازها صحيح و سالم به کشورشان باز مي گردند.
صهیون، شهر انسان‌ها در مقابل حملات بی امان ماشین‌ها مقاومت می کند، در حالی که نئو در میدانی دیگر، برای خاتمه دادن به این نبرد، با مامور اسمیت سرکش می جنگد.