

چا دال گون (لی سونگی) که رویای بازیگر اکشن شدن رو در سر داره از یک حادثه هواپیما جون سالم به در میبره و مسیر زندگیش تغییر میکنه و درگیر توطئه های پنهان میشه و قصد داره فساد ملی رو آشکار کنه؛ گوهاری (سوزی) برای حمایت از مادر و خواهر کوچک ترش بدنبال به دست آوردن شغل ثابت افسر عمومی هست که در نهایت به عنوان مامور NIS استخدام میشه…


این سریال در مورد مرد و زنی است که تقدیر آنها را سر راه یکدیگر قرار میدهد. چا سو هیون (سونگ هه کیو) دختر یک سیاستمداره که به تازگی طلاق گرفته و در ظاهر کم و کسری در زندگیش ندارد. او با کیم جین هیوک (پارک بوگوم) که به دنبال شغل های پاره وقته و چیز زیادی ندارد ملاقات میکند؛ آشنایی که منجر به انتخاب دست کشیدن از یک زندگی مرفه یا رها کردن یک زندگی معمولی برای در کنار هم ماندنشان میشود…

«جانگسو» مأمور تحویل کالا با هائمی دختری که زمانی در محله او زندگی میکرد، روبرو میشود. «هائمی» از «جانگسو» میخواهد وقتی او به آفریقا سفر میکند مراقب گربهاش باشد. «هائمی» از سفر برمیگردد و یک مرد جوان اسرارآمیز به نام «بن» را که در سفر با او آشنا شده است، به «جانگسو» معرفی میکند. یک روز «بن» با «جانگسو» درباره نامعمولترین سرگرمی خود صحبت میکند.

در سال ۱۹۸۷، کره جنوبی توسط یک دولت نظامی اداره میشود، یک دانشجوی کالج طی بازجویی پلیس شکنجه و کشته میشود. مقامات دولتی برای سرپوش گذاشتن به مرگ سریع عمل می کنند و بدن را میسوزانند. علی رغم تلاش مستمر برای سکوت همه کسانی که در این پرونده حضور دارند، حقیقت پخش میشود و موجب فوران خشم عمومی می شود.