گروه موسیقی ایمپیلد رکتوم در زندان است اما وقتی پدر گیتاریست بیمار میشود و خانه و کسب و کار خانوادگیشان در معرض تخریب قرار میگیرد، باید فرار کنند. آنها پیشنهادی برای بازی در یک جشنواره بزرگ دریافت میکنند اما به دلیل زندانی بودن و آمادگی نداشتن، این پیشنهاد را رد میکنند.
یک افسر پلیس که در حال بازنشستگی می باشد متوجه میشود که پسر ناخلفش از زندان آزاد شده و منطقه را به وحشت انداخته است. او بعنوان آخرین وظیفه اش میخواهد با متوقف کردن پسرش وضعیت را مساعد کند، اما طولی نمیکشد که شرایط از کنترلش خارج شده و او را مجبور به مقابله با گذشته اش می کند...
یک کمدی در مورد آقای زندی، یک مرد از لاپلند در شمال فنلاند، مردی است که حرفه ای را از زندگی در رفاه ساخته شده است. Inari، دوست دختر خود را، از ناتوانی آقای زندی از گرفتن گرفتن خسته است …