
یک تکاور ایرلندی در دوران قحطی ایرلند در خارج از کشور برای ارتش انگلستان میجنگد. اما هنگامی که او پست خود را رها کرده تا دوباره به خانوادهاش ملحق شود، با وجود تجربههای هولناکی که از جنگ دارد، نابودی زادگاهش توسط قحطی و ظلم و ستمی که به مردم و خانوادهاش شده است باعث شکه شدنش میشود و…


در همین حال که جنگ جهانی دوم شدت میگیرد، تبهکاران سعی میکنند از هرج و مرج به نفع خود استفاده کنند. اما در شهر هستینگز به لطف کارآگاه "کریستوفر فویل" آنها شانس زیادی ندارد. او به مبارزه با بازار سیاه، سوداگری و قتل می پردازد و از طرفی دیگر پسرش "اندرو" که خلبان نیروی هوایی سلطنتی است با دشمن در میدان نبرد میجنگد...

"فرانک" (برين) که متولد بروکلين نيويورک است، هم راه خانواده اش به ليمريک ايرلند مهاجرت کرده است. پدرش، "مالاکي" (کارلايل) و مادرش، "آنجلا" (واتسن)، ناتوان از اداره ي خانواده در امريکا، به اميد داشتن زندگي بهتر به موطن خود نقل مکان کرده اند. اما زندگي در ليمريک هم به نوبه ي خود دشوار است...