
پارک سائه روی (پارک سئو جون)، جوانیست که در در روز اول مدرسه، همکلاسی خود جانگ گئون وون (اهن بو هیونگ) را که درحال قلدری برای دیگر دانش آموزان بود، کتک میزند. از طرفی مدیر همان مدرسه و رئیس رستورانی که پدر پارک سائه روی در آن کار میکند، پدر جانگ گئون وون است. او از پارک سائه روی میخواهد از پسرش عذرخواهی کند اما او قبول نمی کند به همین خاطر او را از مدرسه و پدرش را از رستوران اخراج می کند. کمی بعد پدر پارک سائه روی در تصادفی با جانگ گئون وون کشته می شود و پارک سائه روی نیز از روی عصبانیت جانگ گئون وون رو کتک میزند و کمی بعد دستگیر شده به زندان می افتد. بعد از آزاد شدن از زندان پارک سائه روی تصمیم میگیرد از خانواده جانگ، با راه اندازی رستوران خودش در ایتوان سئول، انتقام بگیرد …

یونگ هو پس از مرگ پدرش در سن جوانی در یک حادثه وحشتناک، ایمان خود را رها می کند و تصمیم می گیرد که فقط به خودش ایمان داشته باشد. اما پس از چند سال به طور ناگهانی در کف دستش یک علامت مرموز ظاهر میشود. پس از این اتفاق او تنها راه نجات از این مخمصه را دیدار با یک کشیش میداند. اما وقتی که کشیش این علامت را مشاهده میکند، متوجهی خطری بزرگتر و مخوفتر میشود و...