
داستان این قسمت ادامه ی زندگی پوکاهونتاس (دختری از قبیلهای سرخپوستی) چند سال بعد از آشنایی با جان اسمیت (John Smith) است. در این قسمت با پخش شایعه مرگ کاپیتان جان اسمیت، پوکاهونتاس پریشان میشود و به همراه میکو، فلیت و پرنسی مسافرت خود را به طرف انگلستان آغاز میکند و…

سال ۱۸۲۷. پس از دفن جسد «لودويگ و ان بتهوون» (اولد من)، «آنتون شيندلر» (کرابه)، دوست و ناشر آثارش نامه اي در کشوي ميز تحريرش پيدا مي کند که در آن، همه ي دارايي معنوي و آثارش را به زني مجهول که او را محبوبه ي ابدي اش خوانده، تقديم کرده است. «شيندلر»، تنها از سر کنجکاوي براي کشف اين تنها نکته ي مجهول زندگي «بتهوون»، جست و جوي خود را آغاز مي کند.

«برت ماوريک» (گيبسن)، قمار باز حرفه اي به دنبال به دست آوردن سه هزار دلاري است که براي تکميل بيست و پنج هزار وروديه ي مسابقات قهرماني پوکر «تري ريورز» لازم دارد. در شهر کريستال ريور، «برت» با «آنابل برانسفورد» (فاستر)، زن ماجراجو و قمارباز آشنا مي شود. او در اين شهر پولي به دست نمي آورد پس هم راه «آنابل» سوار دليجاني مي شود که «مارشال زين کوپر» (گارنر) نيز مسافر آن است...