

چا دال گون (لی سونگی) که رویای بازیگر اکشن شدن رو در سر داره از یک حادثه هواپیما جون سالم به در میبره و مسیر زندگیش تغییر میکنه و درگیر توطئه های پنهان میشه و قصد داره فساد ملی رو آشکار کنه؛ گوهاری (سوزی) برای حمایت از مادر و خواهر کوچک ترش بدنبال به دست آوردن شغل ثابت افسر عمومی هست که در نهایت به عنوان مامور NIS استخدام میشه…


اوه یئون-سئو یک بازیگر زیباست اما در بازیگری استعداد ندارد. حتی با قرار گرفتن نام اش در کنار نام پسر یکی از خانواده های چایبول رسوایی به بار می آورد. سپس نقش دستیار یک وکیل به او پیشنهاد می شود اما برای بازی در این نقش باید در کنار وکیلی به نام جونگ-راک فعالیت کند. گرچه جونگ-راک از این موضوع راضی نیست اما موافقت می کند.

درست بعد از جنگ کره، در یک روستا "سم گوان" فقیر اما مهربان عزمش را جزم میکند تا زیبا ترین دختر روستا، "اوکی ران" را به دست آورد. چند سال بعد آن دو با هم ازدواج کرده و سه فرزند و زندگی شادی دارند. اما زمانی خانواده آنها دچار بحران میشود که شایعاتی مبنی بر شبیه نبودن پسر ارشد به پدرش در روستا می پیچد...