
کارول (کاترين دنوو) زن جوان بلژيکي است، که در يک آرايشگاه کار ميکند. او از لحاظ روحي دختر آشفته و پريشان است و نسبت به مردان احساس بدي دارد. حتي با پسري که شديدا به او علاقه دارد، نميتواند ارتباط برقرار کند. او در لندن به همراه خواهرش هلن (ايوان فرنوکس)زندگي ميکند در حالي که بشدت گوشه گير و خجالتي است. هنگامي که هلن براي گذراندن تعطيلات به همراه دوست پسر متاهلش (لن هنري) به ايتاليا ميرود، کارول تنها ميماتد. او پس از انزوا در محيط کار، خودش را در آپارتمانشان محبوس ميکند و به مرور اسير ترسهاي جنون آور و پارانويايي خودش ميگردد و بيماري رواني ميشود...

وقتی جسد راننده آقای "ام بالون" ثروتمند پیدا می شود، کارآگاه "ژاک کلوزو" اولین افسری است که در صحنه حاضر می شود. همه مدارک و شواهد نشان می دهد که "ماریا گمبرلی" قاتل است. اما "کلوزو" که به او علاقه مند شده، معتقد است او چیزی را پنهان می کند.به همین دلیل او را از زندان آزاد کرده تا مخفیانه تعقیبش کند...

سازمان بين المللى تبهكاران معروف به «اسپكتر» قصد پیدا کردن یک ماشین رمزگشایی روسی را دارد، و «جیمز باند» باید قبل از این سازمان، ماشین را پیدا کند. او در حالی که در یک رابطه عشقی با دختری روسی بنام «تاتیانا رومانوف» شده، به استانبول می رود و در همین حین مامورین سازمان اسپکتر نیز به دنبال او هستند...

در اوایل دهه ۱۹۶۰، "فرانک ماشن"،به اندازه کافی سرسخت، جاه طلب و باهوش است تا به سرعت تبدیل به ستاره راگبی در تیم کارفرمای محلی "ویور" شود. او با "خانم هموند"، زنی که همسرش را از دست داده آشنا می شود اما طبیعیت خشنش او را از رسیدن به چیزی که می خواهد جلوگیری می کند. او از این وضعیت به شدت ناراحت می شود و...