داستان زندگی برونو سولاک، دزد ماهری که لقب "آرسن لوپن قرن بیستم" را به خود اختصاص داده بود، الهامبخش این رمان است. رویدادهای این داستان بر اساس واقعیتهای تاریخی شکل گرفته است.
پلیسی برای پیوستن به تیپ ضد جرم مونتفرمیل به پاریس نقل مکان می کند. او از دنیایی زیرزمینی پرده برداری کرده که تنش های میان گروه های مختلف در آن ادامه ی داستان را رقم می زند.
سه موج سوار اول صبح تصمیم میگیرند به دریا بروند. اما در میانه راه تصادف میکنند و سایمون، که ۹ سال بیشتر ندارد در حالت کُما به بیمارستان منتقل میشود. دکتر متوجه میشود که مغز او مُرده است و والدینش سریعاً باید تصمیم بگیرند که اعضای بدنش را اهدا کنند یا نه...