"کلی" در شهر "گرنتویل" به عنوان فروشنده نیمه وقت مشغول بکار شده و آرامش درونی خود را پیدا می کند. او با "گریف" رئیس پلیس شهر آشنا شده و شبی عاشقانه را با او می گذارند. او در گذشته دچار آسیب روحی شده و در نهایت به عنوان پرستار کودکان معلول در بیمارستان مشغول بکار می شود...
راجر ویلوبی به نظر می رسد در رشته ماهیگیری بسیار حرفه ای است.او کتابهایی در اینباره می نویسد و مشتریانش او را بسیار دوست دارند.تنها یک مشکل وجود دارد:او در زندگی اش هیچوقت ماهیگیری نکرده است.وقتی صاحب فروشگاه او را وارد یک مسابقه ماهیگیری می کند همه چیز به هم می ریزد...
داستان سریال در مورد مردم عادی می باشد که ناگهان در خود به قدرت فوق العاده و غیر طبیعی پی میبرند.داستان به طور معمول با یک پیچ و تاب و کنایه دار همراه است .