ساباتا، استاد تنفگدار وارد شهر هابسونویل می شود. آنجا توسط شخصی بنام مکنتاک اداره می شود که از شهروندان مالیات می گیرد تا آیندهی شهر را بسازد. اما شاید او قصد فریب دادن مردم را دارد و کار دیگری با پول ها میکند...
گروهی از جایزه بگیران قاتل که توسط "لوکو" رهبری می شوند در کوهستانهای نوادا مخفی شده اند.وقتی همسر "پائولین" قربانی آنها می شود او یک هفتیرکش را استخدام می کند تا انتقام همسرش را از آنها بگیرد...
"بیل" در دوران کودکی شاهد کشته شدن خانواده اش به دست چهار سارق بود. ۱۵ سال بعد او تصمیم به انتقام می گیرد. در این راه او به "رایان"، مجرم سابقه داری که می خواهد پولهای خود را از سارقان پس بگیرد همراه می شود...