داستان عشق پادشاه دوشیانتا و شاکونتالا، دختر حکیم ویشوامیترا و پوره مناکا. به دلیل نفرین یک حکیم، دوشیانت همه چیز را در مورد شکونتالا فراموش می کند تا اینکه سرنوشت دوباره آنها را کنار هم قرار می دهد ...
وندیاثوان برای عبور از سرزمین چولا برای رساندن پیامی از ولیعهد آدیتا کاریکالان حرکت می کند. کوندوای تلاش می کند تا صلح سیاسی را در حالی که دست نشاندگان و رؤسای خرده پا بر علیه تاج و تخت توطئه می کنند برقرار کند...
تیروچیترامبالام با پدر و پدربزرگش زندگی می کند. او پدرش را مقصر از دست دادن مادر و خواهرش می داند و با پدربزرگش رابطه خوبی ندارد. در این میان، زندگی عاشقانه او چندان موفق نیست...
زندگی یک سرباز یتیم پس از دریافت نامه ای از دختری به نام سیتا تغییر می کند. او را ملاقات می کند و عشق بین آنها شکوفا می شود.سرباز وقتی به اردوگاهش در کشمیر برمی گردد، نامه ای برای سیتا می فرستد که به دست او نمی رسد...
بیمبیساراامپراتور بی رحم تریگارالا در ۵۰۰ قبل از میلاد است. در شرایط غیرمنتظره، بیمبیسارا در زمان سفر میکند و به زمان حال میرسد و نمیداند که یک دکتر تشنه قدرت، سوبرامانیا ساستری و کتو از قبل منتظر آمدن او هستند...
داستانی بر اساس زندگی سرگرد ساندیپ اوننیکریشنان، که در جریان حملات نوامبر ۲۰۰۸ بمبئی به شهادت رسید و در نتیجه در ۲۶ ژانویه ۲۰۰۹ جایزه آشوکا چاکرا، بالاترین جایزه شجاعت زمان صلح هند، به او اعطا شد.