

"والتر اوبراین" یک نابغه کامپیوتر با ضریب هوشی بالاست که توسط واحد امنیت ملی ایالات متحده به کارگرفته میشود تا به همراه اعضای گروه خود این سازمان را در مقابله با تهدیدات پیچیده و خطرناک موجود در دنیای مدرن یاری کند. اما هرچقدر که او و اعضای گروهش در حل مشکلات و تهدیدهای دشوار دنیای فناوری تبحر دارند، در برقراری ارتباط با محیط پیرامون و سایر افراد جامعه دچارمشکل می باشند...


دختر گمشده داستان دختری اغواگر و زیبا به نام «بو» است، که قدرتهای ماورالطبیعه دارد اما چون در بین انسانها زندگی کرده نمی داند چه قدرتهایی دارد. تا اینکه در اولین سـ...س با دوست پسرش خون او را تا آخرین قطرات می خورد و از اینکه قدرت خون آشامی دارد وحشت می کند. با تحقیقاتی که انجام میدهد متوجه میشود که از موجوداتی افسانه ای با نام فی ها است. فی ها موجوداتی خیالی هستن که به عنوان انسان در بین افراد بشر زندگی می کنند و زیبا هستن اما در پس پرده از انسان ها تغذیه می کنند...


داستان ۵ جوان که به تازگی وارد اداره پلیس میشن و قدیمی ها فعلا باهاشون خوب نیستن و هر کدوم وارد یه بخش میشن یکی ارادی ، یکی گشت و … .داستان هر قسمت هم تقریبا از چند تا داستان تشکیل شده هم تو خیابون هم تو اداره و آخرش یه جورایی هر داستان تموم میشه و شخصیت ها داستان هاشون یا بهم میرسه یا نه …


"زوئی" دختر خانواده "گری استون" از ساکنان سیاره "کاپریکا" تنها شخصی از افراد خانواده است که به خدای یکتا اعتقاد دارد. او تصمیم دارد که به همراه همکلاسی هایش "لیسی" و "بن" به سرزمین "جمنون" فرار کند و فکر میکند که زندگی جدیدی در آنجا در انتظار اوست. او دختر بسیار باهوشی است و توانسته شبیه یا آواتار خود را بسازد. او آواتار خود را در کلوپ مجازی رها میکند و همراه دوستانش سوار قطار هوایی که به سمت "جمنون" میرود میشود. البته "لیسی" به همراه آنها نمیرود. "بن" طی یک ماجرای تروریستی قطار را منفجر میکند و "زویی" و جمعی از مردم در این حادثه تروریستی کشته میشوند. "لیسی" تنها کسی است که در مورد آواتار "زوئی" میداند. او از عینک دنیای مجازی استفاده میکند و به دیدار آواتار "زویی" میرود. آقای "گری استون" ، پدر "زویی" که یک مهندس روباتیک است به این ماجرا پی میبرد و "لیسی" را وادار میکند که او را پیش آواتار "زوئی" ببرد.